مرگ واقعی چگونه هست؟ آیا فشار قبر واقعیت دارد؟
با مرور زندگی اولین چیزی که روح نظرش به آن جلب می شود،وابستگی های
انسان در طول زندگی می باشد.
برخی از این وابستگی ها که در زمان حیات فراموش شده بود در این مرحله
دوباره خودنمایی می کند.
میزان وابستگی دنیوی برای هر کس متغیر است.
روح از بین خاطراتش وابستگی های خود را جدا می کند ،این وابستگی ها
هم مثبت است و هم منفی.
مثلاٌ وابستگی به مال دنیا یک وابستگی منفی و وابستگی مادر به فرزندش هم
نوعی دلبستگی و وابستگی مثبت محسوب می شود،ولی به هر حال
وابستگی ست.
این وابستگی ها کششی به سمت پایین برای روح ایجاد می کند که او را
از رفتن به سمت هادی یا رهنما جهت خروج از مرحله دنیا باز می دارد.
یعنی روح بعد از مرگ تحت تأثیر دو کشش قرار می گیرد.
یکی نیروی وابستگی از پایین و دیگری نیروی بشارت دهنده به سمت مرحله بعد.
اگر نیروی وابستگی ها غلبه داشته باشد باعث می شود روح تمایل پیدا کند که
دوباره به جسم برگردد.چون توان دل کندن از دلبستگی را ندارد و دوست دارد
دوباره آن را تجربه کند.به همین جهت روح به سمت جسم رفته و تلاش می کند
که جسم مرده را متقاعد کند که دوباره روح را بپذیرد.
فشاری که به "روح"وارد می شود جهت متقاعد کردن جسم خود، در واقع همان
فشار قبر است. این فشار به هیچ وجه به جسم وارد نمی شود.چون جسم
دچار مرگ شده و دردی را حس نمی کند.پس فشار قبر در واقع فشار وابستگی
هاست و هیچ ربطی ندارد که شخص قبر دارد یا ندارد.
این فشار هیچ ربطی به شب زمینی ندارد و می تواند از لحظه مرگ شروع گردد.
یکی از دلایل تلقین دادن به فرد فوت شده ،در واقع این است که به باور مرگ
برسد و سعی در برگشت نداشته باشد.
بعد از مدتی روح متقاعد می شود که تلاش او بیهوده است و فشار قبر
از بین می رود.