قابلیت اشتباه در تهیه بالقوه این نوع ماده در مقابل فولاد، توجیه دیگری است که از سوی عده زیادی در مخالفت با بتن ارائه می­شود، چرا که ممکن است حین عمل آوری، مقاومت فشاری کمتر از حد مورد نیاز به دست آید. این گروه معتقدند جبران یک اشتباه در سازه های بتن آرمه در مواردی منجر به تخریب اجباری سازه می­شود، در حالیکه فولاد در هر لحظه ­ای که سازنده اراده کند، با هزینه ای به نسبت پایین قابل ترمیم است.

در پاسخ به این ایراد باید گفت که این عدم قطعیت­ها در آیین نامه ­ها با اعمال ضریب ایمنی بسیار بالایی پیش­بینی شده است؛ تا جاییکه در موارد زیادی شاهد مقاومتی هستیم که چند برابر مقاومت مورد نیاز در ساخت این قبیل سازه هاست. از سوی دیگر، این عدم قطعیت کیفیت بتن در شالوده و سقف­های سازه فولادی نیز وجود دارد و صرفاً متعلق به سازه ­های بتن آرمه نیست. در نهایت باید بر این موضوع تأکید کرد که به طور کلی هم سازه­های فولادی و هم سازه­های بتن آرمه در صورتی که در طراحی آنها سیستم مناسب و منطبق بر آیی­نامه­ های به روز، مورد استفاده قرار نگیرد و متخصصان متبحر آنها را اجرا نکنند و مهندسان باتجربه بر اجرای آنها نظارت مستمر نداشته باشند، هیچ برتری از نظر کیفیت و قابلیت اطمینان بودن بر دیگری را ندارند. معیار چهارمی نیز در انتخاب وجود دارد که سه معیار هزینه، زمان و کیفیت را تحت سیطره خود قرار می­دهد: فولاد به عنوان یک سرمایه ملی، ماده ای است که ارزان به دست نمی­آید و همانند نفت روزی تمام خواهد شد؛ فولاد باید در صنایع ارزشمندتر و یا حداقل در سازه­ های خاصی مورد استفاده و بهره برداری قرار گیرد که نیاز به ظرافت خاصی دارند و برتری فولاد در آنها، پس از بررسی های علمی محرز شده است تا شاهد رشد اقتصادی در سایر زمینه­ ها باشیم.

استفاده از سازه­های بتن آرمه با توجه به مصرف به مراتب پایین­تر از فولاد (به صورت میلگرد) هم از نظر سازه ای، اقتصادی و هم از جنبه ملی به مراتب مناسب­تر و بهینه­ تر از سازه های فولادی است.

      برگرفته از ماهنامه انبوه سازان ایران، بهمن ۸۹، شماره ۶۳، صفحات ۱۴۴ و ۱۴۵