حکایت موشها
يك زنگوله به گردن گربه ببنديم. وقتي صداي زنگوله را مي شنويم خواهيم فهميد كه دشمن در حال آمدن است.»
همه موشها از طرح ارائه شده شگفت زده شده بودند و آن را تحسين مي كردند. در بين همهمه موشها، يك موش پير بلند شد و گفت: «من هم قبول دارم كه طرح موش جوان، طرح بسيار خوبي است. اما اجازه دهيد بپرسم: «چه كسي زنگوله را به گردن گربه خواهد بست؟»
موشها به يكديگر نگاه مي كردند و هيچ كس حرفي نمي زد. سپس موش پير گفت: «ارائه راهكارهاي غيرممكن خيلي ساده است.»
شرح حكايت:
از يك ديدگاه:
- به عمل كار برآيد به سخنداني نيست.
- گفتن اينكه كاري انجام شود يك چيز است، اما انجام دادن آن چيز ديگري است.
- پيشنهاد دهنده طرح را مجري اجراي آن كنيد.
- جلسات اثربخش تشكيل دهيد.
از ديدگاه ديگر:
- اجازه دهيد در جلسات از تكنيك هاي طوفان فكري و حل مسئله به خوبي استفاده شود.
- ايده كشي نكنيد.
- به همه اعضاء جلسه اجازه فكر كردن و صحبت كردن بدهيد.
- راهكاري كه از نظر يك فرد غيرممكن است، مي تواند از نظر فرد ديگري داراي روش عملي و ممكن باشد.
+ نوشته شده در ساعت 19:56 توسط حسین دهقان
|