2- قانون جذب:

افکار و ذهن ما هم از جنس انرژی است،هر یک از ما درست مانند یک

فرستنده-گیرنده (هر دو در یک مجموعه) هستیم و انرژی های خاصی

را با فرکانس های خاص مرتعش و منتشر می کنیم.

قانون جذب ناظر بر این امر است که هر گونه انرژی را(چه مثبت و چه منفی)

با هر فرکانسی مرتعش کنی،دقیقاً همان را به سوی خودت جذب می کنی.

مثال:هر گاه بر این نگرانی تمرکز شدید داری که نکند فلان بیماری لاعلاج را بگیرم

و به شدت از آن بترسی،خودبخود سیگنالی در این رابطه به کائنات می فرستی که

در سطح فرکانس خاصی عمل می کند (انگار که آن را از کائنات درخواست کرده

باشی) و همان را برایت به تحقق در می آورد.

حال اختیار با توست که مُدام بترسی ،مشکوک باشی ،نگران آینده باشی،

نگران از دست دادن کسی یا چیزی باشی و ...

یا نه، به کائنات اعتماد و اطمینان قلبی داشته باشی و همیشه با اتکاء و

اتکال به او،و بدون ترس،با انرژی زنده، روزگار را بگذرانی و از منِ ذهنیت،

هر چه بیشتر دوری کنی.

3- قانون مزرعه:

    رکن اول قانون مزرعه:

وقتی چیزی می کاری باید صبر کنی تا در وقت خودش به تو محصول بدهد،

غیر از این ممکن نیست.

پس "صبر" رکن اول قانون مزرعه است.

صبر با تحمل تفاوت دارد.

تحمل همراه با نارضایتی است در صورتی که صبر همراه با رضایت و پذیرش است.

    رکن دوم قانون مزرعه:

رسیدگی و مراقبت صحیح از دانه ای که کاشته ای.

زمانی که داری صبر می کنی باید با تلاش پیگیر همراه باشد(کارهایی است که

باید در این مدت انجام بدهی،و خیلی کارها را هم نباید انجام بدهی).

عجله هرگز کاری را به نتیجه نرسانده و نمی رساند

و تنها نتیجه اش "زجر درونی"خودت است.