«ویلیام گلاسر »در کتاب «تئوری انتخاب »می گوید:

افراد نیازشان به قدرت را به سه شکل بر آورده می کنند:

*شکل اول:power on

     یعنی قدرتشان را بر دیگری اعمال می کنند و با کنترل دیگری یا دیگران احساس قدرت می کنند.

     تذکر دادن به دیگران،غُر زدن،ایراد گرفتن و مجبور کردن دیگران به کارهایی که به

گمان این افراد به صلاح آنهاست نمونه این رفتار هاست.

*شکل دوم:power with

     یعنی قدرت را با دیگران تجربه می کنند، مثل وقتی که شما قرار است تصمیمی

بگیرید که نتیجه ی آن بر روی همسر یا فرزندتان هم اثر  می گذارد،آنگاه نظر و

خواست آنها را هم در نظر می گیرید و حتی به نظر آنها عمل می کنید.

    در واقع به دیگری هم فرصت مخالفت و اظهار نظر و تصمیم گیری می دهید.

*شکل سوم:power within

    در این شکل از ارضاءنیاز قدرت،فرد نه قدرتش را بر دیگران اعمال می کند و نه با

آنها،بلکه قدرت درونی خویش را افزایش می دهد.

    مثل وقتی که فردی با بالا بردن دانش یا مهارتی در خود احساس توانمندی و

قدرت می کند، حتی اگر از دیگران هم تحسینی دریافت نکند، اهمیتی نمی دهد.

    "نکته":افرادی که در ارتقاء دانش و فرهنگ بشر نقش مهمی بازی کرده اند،

نیاز به قدرت شان را از روش سوم بر آورده کرده اند.

    افرادی مثل ادیسون،انیشتین،سقراط،نویسنده ها،شاعران و هنرمندان بسیاری

در طول تاریخ و یا کسانی که حتی مشهور هم نشده اند، اما قدرتمند بوده اند.