دیشب خدا رو دیدم...
 
 
گوشه ای آرام میگریست...
 
 
من هم کنارش رفتم و گریستم...
 
 
هر دو یک درد داشتیم ...
 
" آدم ها...."
 
عجب از آدمایی، که نشانه‌هایت را می‌بینند و
 
 
 انکارت می‌کند ...
 
و عجب از تو که انکارشان را میبینی و
 
 
 مهربانی میکنی . . .