تله ی «اثر تماشاگر» در کار گروهی :

فرض کنید صبح زود در یک جاده‌ی *خلوت* در حال رانندگی هستید. در کنار جاده ماشینی حامل یک خانواده را می‌بینید که از جاده خارج شده و چپ کرده و به نظر می‌رسد که سرنشینان نیاز به کمک فوری دارند.
چقدر احتمال دارد که به آن‌ها کمک کنید یا با گروه‌های امداد تماس بگیرید؟ قطعا احتمال این مساعدت و همدلی زیاد است.

حالا فرض کنید همین اتفاق در طول روز در یک جاده‌ی شلوغ و پرترافیک می‌افتد. این بار عکس‌العمل شما چیست؟ آیا باز هم به کمک می‌شتابید و با گروه‌های امداد تماس می‌گیرید؟ یا با خودتان می‌گویید: «بالاخره در میان اینهمه جمعیت، کسی هست که بایستد و کمک کند.»

به نظر می‌رسد با زیاد شدن تعداد تماشاگران، احتمال و انگیزه‌ی کمک کردن کاهش پیدا می‌کند. این همان چیزی است که به عنوان «اثر تماشاگر» شناخته می‌شود.

شکل ساده‌‌تر و سبک‌تر اثر تماشاگر را می‌توان در کار تیمی هم مشاهده کرد.
اگر در کار تیمی نیز به علت ملاحظات،‌ دوستی‌ها، رودربایستی‌ها و یا درک نادرست از مفهوم تیم، از تقسیم و تعیین دقیق وظایف و مسئولیت‌ها طفره برویم، بعید نیست ما هم اثر تماشاگر را تجربه کنیم. به این معنی که وقتی مشکلات و بحران‌ها و چالش‌ها در مسیر دستیابی به هدف به وجود می‌آیند، هر کس منتظر باشد که دیگری برای حل مسئله اقدام کند.

و اما چند توصیه برای انجام یک کار تیمی خوب :
۱. تماشاگر فعال باشید
۲.  وظایف را به افراد بسپارید نه به گروهها
۳. سیستم داشته باشید نه هیأت

🌸🍃🌸🍃