خطای دید جالب و کم نظیر

خطای دید جالب

راه هایی برای بهبود درد کمر

اگر شما هم از درد کمر رنج می‌کشید، بدانید که تنها نیستید. از هر پنج نفر، چهار نفر درد کمر را در برهه‌ای از زندگی تجربه می‌کنند و یکی از دلایل اصلی مراجعه افراد به پزشک را می‌توان همین درد کمر برشمرد.
درد کمر می‌تواند در حالت‌های مختلف ظاهر شود و از یک درد مرده مداوم تا یک درد شدید ناگهانی شما را زمین گیر کند. این درد دلایل متفاوتی دارد و می‌تواند در اثر شکستی در ناحیه ستون فقرات، بیماری، آرتروز، دیسک کمر و … بروز کند. خیلی از افراد به دلیل داشتن اضافه وزن دچار درد در ناحیه کمر می‌شوند.

خبر خوش آنجاست که بسیاری از افراد با گذشتن چند روز و یا هفته دردشان بهبود میابد و نیازی به عمل جراحی ندارند. چیزی که بیشتر از هر درمانی مورد نیاز این دسته از افراد است، استراتژی های کمکی خود شخص است که می‌تواند در بهبود شرایط اثر خوبی بگذارد و از بازگشت درد جلوگیری کند.

1- بیشتر تمرین کنید

در صورتی که کمر شما درد می‌کند، ممکن است به این فکر کنید که فعالیت خود را کمتر کنید و بیشتر استراحت کنید. یک یا دو روز استراحت ممکن است درد شما را کاهش دهد، اما مدت زمان بیشتر نمی‌تواند وضعیت را بهبود بخشد. متخصصان بر این باورند که تمرینهای سبک می‌تواند از میزان التهاب بکاهد و تنش عضلانی را کاهش دهد.

2 - مراقب وزنتان باشید

چندین کیلوگرم اضافه تر در ناحیه میانی بدن می‌تواند فشار مضاعفی را به کمر شما وارد کند، سعی کنید تا از وزن ایده آلتان چهار کیلوگرم کمتر باشید، تا فشار بر روی کمر شما کمتر باشد.

3 - سیگار کشیدن را متوقف کنید

سیگار کشیدن، جریان مواد معدنی مورد نیاز بدنتان را به دیسک های بین مهره‌های کمر کاهش می‌دهد و همین موضوع منجر به افزایش درد در ناحیه کمر می‌شود.

4 - حالت خوابیدن

در صورتی که بیش از حد دچار درد کمر می‌شوید با .....

ادامه نوشته

زوال یا کمال

زن بی وفا

     حکیمی جعبه‌اى بزرگ پر از مواد غذایى و سکه و طلا را به خانه زنى با چندین بچه قد و نیم قد برد.

زن خانه وقتى بسته‌هاى غذا و پول را دید شروع کرد به بدگویى از همسرش و گفت:

شوهر من آهنگرى بود که از روى بى‌عقلى دست راست و نصف صورتش را در یک حادثه در کارگاه آهنگرى از دست داد و مدتى بعد از سوختگى علیل و از کار افتاده گوشه خانه افتاد تا درمان شود.

وقتى هنوز مریض و بى‌حال بود چندین بار در مورد برگشت سر کارش با او صحبت کردم ولى به جاى اینکه دوباره سر کار آهنگرى برود مى‌گفت که دیگر با این بدنش چنین کارى از او ساخته نیست و تصمیم دارد سراغ کار دیگر برود.

من هم که دیدم او دیگر به درد ما نمى‌خورد برادرانم را صدا زدم و با کمک آن‌ها او از خانه و دهکده بیرون انداختیم تا لااقل خرج اضافى او را تحمل نکنیم.

با رفتن او ، بقیه هم وقتى فهمیدن وضع ما خراب شده از ما فاصله گرفتند و امروز که شما این بسته‌هاى غذا و پول را برایمان آوردید ما به شدت به آنها نیاز داشتیم.

اى کاش همه انسان‌ها مثل شما جوانمرد و اهل معرفت بودند!

حکیم تبسمى کرد و گفت: حقیقتش من این بسته‌ها را نفرستادم. یک فروشنده دوره‌گرد امروز صبح به مدرسه ما آمد و از من خواست تا اینها را به شما بدهم و ببینم حالتان خوب هست یا نه!؟ همین!

حکیم این را گفت و از زن خداحافظى کرد تا برود.

در آخرین لحظات ناگهان برگشت و ادامه داد: راستى یادم رفت بگویم که دست راست و نصف صورت این فروشنده دوره گردهم سوخته بود !

گفتم غم تو دارم...