درسی که کودک از باد کنک می آموزد

شکسپیر میگه:

اگه یه روزی فرزندی داشته باشم،بیشتر از هر اسباب بازی دیگه ای براش بادکنک

میخرم .

بازی با بادکنک خیلی چیزها رو به بچه یاد میده...

بهش یاد میده که

                         بایدبزرگ باشه اما سبک،تا بتونه بالاتر بره.

بهش یاد میده که

                         چیزای دوست داشتنی میتونن توی یه لحظه ،حتی بدون هیچ

دلیلی و بدون هیچ مقصری از بین برن. پس نباید زیاد  بهشون وابسته بشه

و مهمتراز همه بهش یاد میده که

                         وقتی چیزی رو دوست داره،نباید اونقدر بهش نزدیک بشه و بهش

فشار بیاره که راه نفس کشیدنش رو ببنده،چون ممکنه برای همیشه از دستش بده.

 

              و اینکه وقتی یه نفرو خیلی واسه خودت بزرگ کنی در آخر میترکه و تو

صورت خودد میخوره.

یاد گیری از دیگران

وقتی کسی مرا ناراحت می کند یا به چالش می کشد یا مشمئز می کند،
از خودم می پرسم: این، فرستاده شده تا چه درس مهمی را به من یاد بدهد؟
در این لحظه، فاقد کدام ویژگی شخصیتی و روانی هستم
که باعث شده متحمل درد و رنج شوم؟
انسان های کند ذهن و کم هوش، به شما صبر و بردباری می آموزند.
انسان های عصبانی مزاج، آرامش و خون سردی را به شما آموزش می دهند.
انسان های تحقیرگر، عزت نفس را به شما می آموزند.
انسان های بی احساس و بی اعتنا، عشق بی قید و شرط را به شما می آموزند.
انسان های دورو، صداقت را به شما می آموزند.
انسان های لجباز، انعطاف پذیری را به شما می آموزند.
انسان های ترسو، جرأت و شهامت را به شما می آموزند.

درس آموزی