تکیه بر کعبه بزن...

جمعه ها طبع من احساس تغزل دارد

ناخودآگاه به سمت تو تمایل دارد

 

بی تو چندیست که در کار زمین حیرانم

مانده ام بی تو چرا باغچه ام گل دارد

 

شاید این باغچه ده قرن به استقبالت

فرش گسترده و در دست گلایل دارد

 

تا به کی یکسره یکریز نباشی شب و روز

ماه مخفی شدنش نیز تعادل دارد

 

یازده پله زمین رفت به سمت ملکوت

یک قدم مانده زمین شوق تکامل دارد

 

هیچ سنگی نشود سنگ صبورت ، تنها

تکیه بر کعبه بزن ، کعبه تحمل دارد...

با خواندن این آیه چه حسی دارید؟

روی پرده خانه كعبه این آیه از قران حك شده كه :

 

نَبِّئْ عِبَادِی أَنِّی أَنَا الْغَفُــورُ الرَّحِـــیمُ

بندگانم را آگاه كن كه من بخشنده مهربانم


و من هنوز و تا همیشه به همین یك آیه دلخوشم ...

طواف کعبه ام تویی

طواف کعبه ام تویی


گویند شیخ ابو سعید ابوالخیر چند درهم اندوخته بود تا به زیارت كعبه رود. با كاروانی همراه شد و چون توانایی پرداخت برای مركبی نداشت، پیاده سفر كرده و خدمت دیگران می كرد. تا در منزلی فرود آمدند و ............
ادامه نوشته