به سلامتی اون دلی که هزار بار شکست ولی هنوزم شکستن بلد نیست . . به سلامتي اونايي كه هزارتا خاطرخواه دارن.ولي دلشون گير يه بی معرفته ! . . به سلامتي اعتماد كه المثني نداره! وقتي رفت ديگه رفت ... . . به سلامتی همه اونایی که حالشون خوب نیست ، اما می خندن که حال بقیه گرفته نشه. . . به سلامتی اونهائی که دوست دارم رو درک می کنند اونو به حساب کمبودهات نمی ذارن . . به سلامتی کسی که هنوز دوسش داری ولی دیگه مال تو نیست . . به سلامتی اونی که باخت تا رفیقش برنده باشه . . به سلامتی اونایی که تو این هوای دو نفره با تنهاییشون قدم میزنن . . به سلامتی اونایی که درد دل همه رو گوش میدن اما معلوم نیس خودشون کجا درد دل میکنن . . به سلامتی اونایی که تو اوج سختی ها و مشکلات به جای اینکه تَرکمون کنن درکمون می کنن . . به سلامتی رفیقی که تو رفاقت کم نزاشت ولی کم برداشت تا رفیقش کم نیاره
پادشاهی در یک شب سرد زمستان از قصر بیرون رفت دید نگهبان پیری با لباس اندک نگهبانی میدهد به او گفت سردت نیست؟ نگهبان گفت: چرا اما مجبورم طاقت بیارم پادشاه گفت: به قصرم میروم و یک لباس گرم با خودم میاورم پادشاه به محض اینکه به قصر رفت سرما را فراموش کرد فردای آن روز جنازه ی یخ زده ی پیرمرد را در حوالی قصر پیدا کردند در حالی که با خط ناخوانا نوشته بود من هر شب با همین لباس کم طاقت میاوردم اما وعده ی لباس گرم تو مرا از پای در آورد.