حکمت های ادبی
کم انگاشتن دانش خویش
حکیمی را گفتند:چه فضل است ،دانش تورا بردانش کسی دیگر؟
گفت آنکه همی دانم که دانش من کم است.
فروتنی
خردمندی چنین گفته است:هیچ نعمتی نباشد که آنرا حاسدی نباشد،مگر فروتنی را.
ترک حسد
بزرگی گوید:شخصی رادیدم که یکصدو بیست سال عمر کرده بود.گفتم چه طولانی است،عمرتو.گفت:حسدرا ترک کردم عمرم طولانی شد.
قناعت
بزرگی گفت:هرکه به آنچه که دارد خرسند وراضی باشد،اورا به هیچ چیز حاجت نیست.
خودشناسی
ازحکیمی پرسیدند:بزرگترین عیب کدام است؟گفت:آنکه شخص،عیب خودرا نشناسد.
سخاوت
از بزرگی پرسیده شد:هنری که همه عیبهارا بپوشاند،کدام است؟گفت:سخاوت
بخل
بزرگی را گفتند:عیبی که مجموع هنرها به واسطه آن مخفی می ماند،چیست؟جواب داد:بخل
کتمان اسرار
بزرگی را گفتند:چه کنیم تادشمنان ما کمترشود؟گفت:کسی را ازکار وحال خود باخبر نسازید.
انسانیت
از بقراط پرسیدند:انسانیت چیست؟گفت:تواضع دروقت،رفعت وعفو هنگام قدرت وسخاوت هنگام تنگ دستی وبخشش بدون منت.
برگرفته از خبرنامه ویستابست-شماره هفتم-سال1390