پند لقمان حکیم به فرزند

ای جان فرزند؛

هزار حکمت آموختم که از آن،چهارصد حکمت انتخاب کردم و

از آن چهارصد،هشت کلمه برگزیدم که جامع کلمات است؛

دو چیز را هرگز فراموش مکن؛"خدا"و"مرگ"را.

دو چیز را همیشه فراموش کن؛

"هنگامی که به کسی خوبی کردی"

"زمانی از کسی بدی دیدی"

و هر گاه به مجلسی وارد شدی"زبان نگه دار"

اگر به سفره ای وارد شدی"شکم نگه دار"

وقتی وارد خانه ای شدی"چشم نگه دار"

و زمانی که برای نماز ایستادی"دل نگه دار"

الطاف الهی

مردی به پیامبر خدا،حضرت سلیمان، مراجعه کرد و گفت:

ای پیامبر می خواهم به من زبان یکی از حیوانات را یاد بدهی،

سلیمان گفت:تحمل آن را نداری.

اما مرد اصرار کرد،سلیمان پرسید:

کدام زبان؟

جواب داد:زبان گربه ها!

سلیمان در گوش او دمید و عملا زبان گربه ها را به او آموخت....

 روزی مرد دید، دو گربه باهم سخن می گفتند...

ادامه نوشته

بزرگترین حکمت

روزی استادی در کنار دریا راه می رفت که نوجوانی نزد او آمد و گفت:
«استاد! می شود در یک جمله به من بگویید بزرگترین حکمت چیست »
استاد از نوجوان خواست وارد آب بشود.
نوجوان این کار را کرد.
استاد با حرکتی سریع، سر نوجوان را زیر آب برد و همان جا نگه داشت،
طوری که نوجوان شروع به دست و پا زدن کرد.
استاد نوجوان وحشت زده از آب بیرون آمد و با تمام قدرتش نفس کشید.
او که از کار استاد عصبانی شده بود، با اعتراض گفت:
 « استاد ! من از شما درباره حکمت سؤال می کنم و شما می خواهید مرا خفه کنید »
استاد دستی به نوازش به سر او کشید و گفت:
«فرزندم! حکمت همان نفس عمیقی است که کشیدی تا زنده بمانی.
هر وقت معنی آن نفس حیات بخش را فهمیدی، معنی حکمت را هم می فهمی!»

حکمت های ادبی

 کم انگاشتن دانش خویش

حکیمی را گفتند:چه فضل است ،دانش تورا بردانش کسی دیگر؟

گفت آنکه همی دانم که دانش من کم است.

فروتنی

خردمندی چنین گفته است:هیچ نعمتی نباشد که آنرا حاسدی نباشد،مگر فروتنی را.

ترک حسد

بزرگی گوید:شخصی رادیدم که یکصدو بیست سال عمر کرده بود.گفتم چه طولانی است،عمرتو.گفت:حسدرا ترک کردم عمرم طولانی شد.

قناعت

بزرگی گفت:هرکه به آنچه که دارد خرسند وراضی باشد،اورا به هیچ چیز حاجت نیست.

خودشناسی

ازحکیمی پرسیدند:بزرگترین عیب کدام است؟گفت:آنکه شخص،عیب خودرا نشناسد.

سخاوت

از بزرگی پرسیده شد:هنری که همه عیبهارا بپوشاند،کدام است؟گفت:سخاوت

بخل

بزرگی را گفتند:عیبی که مجموع هنرها به واسطه آن مخفی می ماند،چیست؟جواب داد:بخل

کتمان اسرار

بزرگی را گفتند:چه کنیم تادشمنان ما کمترشود؟گفت:کسی را ازکار وحال خود باخبر نسازید.

انسانیت

از بقراط پرسیدند:انسانیت چیست؟گفت:تواضع دروقت،رفعت وعفو هنگام قدرت وسخاوت هنگام تنگ دستی وبخشش بدون منت.

                                                               برگرفته از خبرنامه ویستابست-شماره هفتم-سال1390