نیکی را بکار
معلم مدرسه ای با اینکه زیبا بود و اخلاق خوبی داشت،هنوز ازدواج نکرده بود.
ادامه نوشته
دانش آموزانش کنجکاو شدند و از او پرسیدند:
"چرا با اینکه دارای چنین جمال و اخلاقی هستی، هنوز ازدواج نکرده ای؟"
معلم گفت:
"یک زنی دارای پنج دختر بود.شوهرش او را تهدید کرده بود اگر بار دیگر دختر به
دنیا بیاورد آن را سر راه خواهد گذاشت یا به هر نحوی شده آن را
بیرون می اندازد.
بار دیگر آن زن دختری به دنیا آورد.پدرش آن دختر را هر شب کنار میدان شهر
رها می کرد،صبح که می آمد،می دید که کسی طفل را نبرده است.
تا هفت روز این کار ادامه داشت و مادرش هر شب برای آن طفل دعا می کرد و
او را به خدا می سپرد،
خلاصه آن مرد...
+ نوشته شده در ساعت 23:12 توسط حسین دهقان
|