مقایسه ی ساختمان های بتنی و فولادی

    هر روز هنگام عبور از خیابان های شهر شاهد ساخت و سازهای روزافزونی هستیم، سازه هایی که از بتن و یا از فولاد ساخته می­شوند. در مورد اینکه کدام نوع سازه بر دیگری برتری دارد، اختلاف نظر شدیدی بین سازندگان ساختمان ها وجود دارد. معمولاً معیارهای ساخت، جواب های متفاوتی برای ما به همراه دارد. عمده عوامل موثر در این روند، هزینه، زمان و کیفیت ساخت است. هزینه ساخت و سود حاصل از این سرمایه گذاری با زمان اتمام طرح رابطه تنگاتنگی دارد. بدیهی است هر چه زمان اجرای طرح طولانی تر شود، شاهد افزایش قیمت مصالح، قیمت تمام شده طرح، هزینه های متفرقه و بازگشت دیرتر سرمایه خواهیم بود که خوشایند هیچ سازه ای نیست.

سازه های بتن آرمه معمولاً به هزینه کمتر و زمان بیشتری برای ساخت نیاز دارد؛ در حالیکه سازه های فولادی ابتدا نیاز به سرمایه زیادی برای خرید آهن آلات دارد، ولی در عوض شاهد سرعت اجرای بالاتری خواهیم بود.  بنابراین در ساختمان های عادی کمتر از 6 طبقه ، در نهایت تفاوت زیادی از این منظر وجود ندارد. در اسکلت های فولادی حتماً باید تمام اسکلت آماده باشد تا بتوان سقف را اجرا کرد. به عبارت دیگر، اول باید تیر و ستون هایی وجود داشته باشد تا بتوان روی آن سطحی به نام سقف یا همان کف را اجرا کرد. در حالیکه در سازه های بتن آرمه ابتدا ستون های هر طبقه و سپس سقف همان طبقه اجرا می­شود که خود مشتمل بر تیرها و کف یکپارچه تری نسبت به سازه های فولادی است. مزیت این روش نسبت به روش اول آن است که می­توان طبقه مورد نظر را برای اجرای سایر مراحل از جمله تیغه­چینی، اجرای سایر مراحل از جمله تیغه­ چینی، اجرای تأسیسات مکانیکی و برقی و .... سریع تر در اختیار سایر پیمانکاران قرارداد که خود موجب تسریع در روند طرح خواهد بود، اما به طور کلی زمان اجرای سازه های فولادی در مقیاس های بزرگ تا حدودی کوتاهتر از سازه های بتن آرمه و هزینه های سازه های بتن آرمه کمتر از سازه های فولادی است که هر سازنده ای با توجه به شرایط و معیارهای خود تصمیم گیرنده اصلی است.

حال با فرض وجود شرایطی کاملاً ایده ال، یعنی عدم وجود محدودیت زمان و هزینه ها، عامل سوم یعنی کیفیت سازه را بررسی می­کنیم. کیفیت را می­توان از جنبه های متفاوتی مانند مقاومت در برابر بارهای ثقلی وارده و زلزله ، مقاومت در برابر حرارت، ابعاد، دهانه های قابل پوشش، تعداد طبقات قابل طراحی، قابلیت ترمیم آسان و .... مورد نقد و بررسی قرار داد. با توجه به گستردگی و پیچیدگی مسئله، در اینجا فقط تصمیم گیری برای ساختمان های عادی را مورد توجه قرار می­دهیم. اولین و مهمترین نکته قابل ذکر در این مورد، مقاومت مصالح و ابعاد مصالح مصرفی است. معمولاً هرچه اعضای باربر ما ابعاد بزرگتر از نگاه عام و ممان اینرسی بالاتر از دید مهندسی داشته باشد، رفتار سازه ای مناسب­تر است و هر چه مصالح مصرفی که در عرف ساختمان سازی بتن یا فولاد، قابلیت تحمل نیروهای بیشتر را داشته باشند، منجر به طراحی اعضای ظریف­ تری خواهند شد. اگر هر دو عامل در کنار هم قرار گیرند، منجر به رسیدن به سختی و صلبیت بالاتری خواهد شد که جزء اصلی­ ترین موارد طراحی یک مهندس محاسب به شمار می­رود.

در طراحی سازه­ها، مقاومت بتن را 10 درصد مقاومت فولاد فرض می­کنند؛ بنابراین ابعاد ستون ها و تیرهای بتنی، به مراتب بیش از سازه های فولادی است. البته این ابعاد بزرگ اعضای بتنی، ممان اینرسی بسیار بالاتری نسبت به گزینه دیگر به ارمغان می­آورند که در نهایت سازه بتنی، سختی بالاتر و معمولاً رفتارهای مناسب­تری دارد. ایرادی که به سازه های بتنی وارد است؛ سنگین بودن آنهاست. در پاسخ به این ایراد باید گفت که ابعاد بزرگ سازه تا جایی مورد پذیرش یک مهندس است که منجر به سنگینی بیش از حد سازه نشود و با توجه به آنکه بحث ما در مورد سازه های عادی کمتر از 6 طبقه است تفاوت وزن اسکلت نیز آنچنان نخواهد بود تا مهندس طراح را به سمت طراحی سازه فولادی بکشاند. این موضوع در بسیاری از سازه های عظیم نیز صادق است که برج 56 طبقه تهران نمونه بارزی از این دست است.

بحث زلزله می­تواند جنبه دیگری از کیفیت مناسب یک سازه باشد. سازه های بتن آرمه عادی و به ویژه مجهز به دیوارهای بتنی به علت سختی بالا نسبت به سازه های فولادی در برابر زلزله، در بیشتر موارد مقاومت بسیار بالایی از خود نشان می­دهند؛ اما سازه های فولادی نیز می­توانند همین رفتار را از خود نشان دهند، مشروط بر آنکه طراحی مناسبی داشته باشند. نکته قابل تأمل اینجا است که این رفتار به چه قیمتی به دست می­آید؟ اگر طراحی بدون نقص باشد، هم سازه فولادی و هم سازه تن آرمه در چند ثانیه وقوع زلزله، با حداقل خسارت ممکن جان سالم به در خواهند برد. اما کار به اینجا ختم نمی­شود و پس از وقوع چند زلزله شاهد شکستگی لوله های گاز و وقوع آتش سوزیهای مهیب بوده ایم که گاه از خود زلزله مخرب­تر هستند.

با توجه به اینکه اطفای حریق بلافاصله بعد از وقوع حادثه ممکن نیست، ساختمان باید به گونه­ای طراحی شود که بتواند تا چند ساعت متوالی، آتش را با حداقل خسارت وارده تحمل کند. در   سازه­های بتن آرمه، مقاومت بالایی در برابر آتش سوزی وجود دارد، اما در سازه­های فولادی در صورتی که تمهیدات ایمنی لازم در آنها صورت نپذیرد، در چند دقیقه ابتدایی حریق، شاهد   تخریب­های بسیار سریع و غیر قابل جبرانی خواهیم بود که این مورد نیز مزیت بسیار ارزشمندی برای سازه­های بتن آرمه به حساب می­آید.اما آنچه مهندسان را بیشتر از هر چیز به بتن آرمه بدبین کرده، عدم قطعیت ها، یکنواخت نبودن مقاومت بتن و کم اطلاعی بسیاری از سازندگان از نحوه عمل آوری و به دست آوردن نتیجه ای مطلوب از این ماده است.

برگرفته از ماهنامه انبوه سازان ایران، بهمن ۸۹، شماره ۶۳، صفحات ۱۴۴ و ۱۴۵

ادامه نوشته

صنعتی سازی و عدم کارایی روش های سنتی ساخت

 جمعیت کشور ما در دهه ­های اخیر رشد چشمگیری داشته و این رشد بی سابقه موجی از تقاضا را در طول این مدت در سنین مختلف ایجاد کرده است. همزمان با رشد سنی جمعیت آن دوره این این موج نیاز نیز حرکت کرده و اکنون نیز موجی از تقاضا مانند ازدواج، اشتغال و مسکن را به دنبال دارد. در چنین شرایطی دیگر روش­ها و شیوه­های دستی و سنتی پاسخگو نبوده و ضرورت ایجاب می­کند که ساز و کارهای موجود، متناسب با تقاضا تغییر یابد که امروزه این ضرورت در بخش اشتغال و مسکن به نهایت خود رسیده است. همچنین در کنار افزایش تقاضا، نیاز به ارتقای کیفیت در مصالح و روش­های ساخت و ساز، وجود بی نظمی و عدم توان تولید محصولات مدولار و استاندارد در روش­های سنتی و در نهایت نیاز به کاهش قیمت تمام شده با تغییر در مقدار تولید، از جمله مواردی هستند که ضرورت صنعتی­سازی ساختمان را پررنگ تر می­نمایند.

مفهوم صنعتی­ سازی و تفاوت آن با سنتی سازی

صنعتی­ سازی شامل دو بخش می­شود: بخش اول به کارگیری مصالح نوین و صنعتی و بخش دوم که اهمیت بیشتری دارد، شیوه و نحوه به کارگیری این مصالح است. این به معنای استفاده ار سیستم­های اتوماسیون و به حداقل رسانیدن انجام کار توسط نیروی انسانی و به تبع آن بالابردن دقت می­باشد. سهم عمده در صنعتی سازی، تفکر مهندسی و پیش مهندسی کردن فعالیت­ها و فرآیندها است و این به معنی آن است که می­توان حتی در استفاده از مصالح سنتی نیز روش­هایی را که در گذشته مورد استفاده قرار می­گرفت به روش­های نوین و پیشرفته روز ارتقاء داد و این معنی اصلی صنعتی­سازی است که در تمام زمینه­ها باید اعمال گردیده و به عنوان یک اصل دنبال شود. سنتی­سازی آن هم در تعاریف امروز دنیا استفاده از روش­ها و توان محدود گذشته در مقابل نیاز به پاسخگویی تقاضای گسترده امروز است که قطعاً به واسطه عدم تناسب نیازمند نگاه ویژه و تغییرات سریع است وگرنه باعث محدودیت­های بسیاری در این زمینه خواهد گردید.

آثار صنعتی ­سازی ساختمان

صنعتی­ سازی از مزایای بسیاری برخوردار است که از آن جمله می­توان به موارد زیل اشاره نمود:

1-     افزایش سرعت احداث و ارتقای توان انبوه­ سازی

2-    کاهش هدرروی منابع و مصالح که شامل موارد ذیل می­باشد:

الف- کاهش در برداشت از منابع طبییعی: به طور مثال برای ساخت یک قالب آجر حدود 95 درصد ماده بسیار با ارزش و کمیاب به نام خاک رس از طبیعت برداشت شده و عیناً تبدیل به آجر می­شود، در صورتی که مصالح پرکننده­ای به نام بلوک­های AAC از طبیعت حدود    30 درصد ماده بسیار فراوانی به نام سیلیس (ماسه) برداشت شده که در ترکیب مواد شیمیایی دیگر و فرآیند خاصی تبدیل به بلوک AAC با آن خصیصه­ های مختص به خود    می­شود.

ب- کاهش پرت مصالح: که بر اساس برآوردها هزینه پرت هر قطعه ناقص بالغ بر 15 درصد بیشتر از هزینه تمام شده قطعه سالم است.

3- کاهش مصرف انرژی: که چه در مرحله تولید، چه در مرحله اجرا و چه در مرحله بهره برداری قابل حصول می­باشد. امروزه با توجه به محدودیت منابع انرژی فسیلی و بحران انرژی و ایجاد آلودگی های زیست محیطی و مصرف 30 تا 35 درصد انرژی توسط بخش ساختمان، توجه به روش­های مختلف فعال و غیر فعال در جهت بهینه­سازی مصرف انرژی در بخش ساختمان از اهمیت خاصی برخوردار می­باشد.

4- ارتقای کیفیت: تولید کارخانه­ای که طی آن تضمین کیفیت محصولات در واحد کنترل کیفی کارخانه انجام می­پذیرد: و به عبارت دیگر جایگزین شدن نظارت فرآیندی در حین اجرا به جای نظارت موضعی و مقطعی (اتصالات، وزن و نازک کاری)

5- طراحی و تولید مدولار اجزای ساختمانی و ابعاد فضاها متناسب با تناسبات انسانی: که نتیجه آن ساده سازی و ایجاد نظم نوین و انتظام یافته در روند طراحی، تولید و اجرای ساختمان­ها از طریق تعیین مدول پایه و ضمائم آن خواهد بود که به واسطه مدولارسازی هم می­توان از فضاهای پرت و هم از پرت در مصالح جلوگیری نمود.

6- زمینه ساز ورود قشر تحصیل کرده و بانوان در امر ساخت و ساز به دلایل تغییر ماهوی کار.

7- تأمین بهداشت و ایمنی در محیط کارگاه: مسلماً انتظار می­رود تا یک سیستم مدیریت جامع و یکپارچه موجب کاهش حوادث و به دنبال آن عدم اتلاف منابع انسانی و مالی گردد.  در کنار تمامی مزایای تبدیل انکارناپذیری که به کارگیری شیوه­ای صنعتی به ارمغان می­آورد، باید به این مقوله اذعان داشت که عدم مدیریت صحیح و کارآمد که بتوان زنجیره تأمین مناسب را در جهت تحقق و راهبری این صنعت عظیم پیش بینی و فراهم آورد، می­تواند تمامی فرصت های معروض را به تهدید تبدیل نماید. لذا در این زمینه استفاده از سابقه بالغ بر نیم قرن کشورهای صنعتی لازم به نظر می­رسد.

بر گرفته از نشریه پیام ساختمان و تأسیسات (سال هفتم، شماره ۹۷، آبان ۱۳۸۹)