نصیحت پدر
پند یک پدر پیر روی تخت بیمارستان در حال مرگ به فرزندش:
*وقتی کسی حرفی یا رازی پیش تو می گوید آن راز را برملا نکن.
حکایت عجیبی ست رفتار ما آدم ها،خدا می بیند و فاش نمی کند،
مردم نمی بینند و فریاد می زنند...!!
*منتظر هیج دستی در هیچ جای این دنیا نباش و اشک هایت را بادستان خود
پاک کن.(همه رهگذرند)
*زبان استخوانی ندارد،ولی آنقدر قوی هست که می تواند به راحتی قلبی
را بشکند.(مراقب حرف هایت باش)
*عمر من 80 ساله ،ولی مثل 8 دقیقه گذشت و داره به پایان میرسه.
(تو این دقیقه های کم کسی را از دست خودت ناراحت نکن.)
*انسان به اخلاقش هست نه به مظهرش.اگر صدای بلند،نشانه
مردانگی بود،سگ،سرور مردان بود.
*قبل از اینکه سرت را بالا ببری و نداشته هایت را پیش خدا گلایه کنی،
نظری به پایین بینداز و داشته هایت را شاکر باش.