دستمزد

یک پیرمرد بازنشسته، خانه جدیدی در نزدیکی یک دبیرستان خرید. یکی دو هفته اول همه چیز به خوبی و در آرامش پیش میرفت تا این که مدرسه ها باز شد. در اولین روز مدرسه، پس از تعطیلی کلاس‌ها سه تا پسر بچه در خیابان راه افتادند و در حالی که بلند، بلند با هم حرف می زدند، هر چیزی را که در خیابان افتاده بود شوت می‌کردند و سر و صدای عجیبی راه انداختند. این کار هر روز تکرار می شد و آسایش پیرمرد کاملاً مختل شده بود. این بود که تصمیم گرفت کاری بکند.
روز بعد که مدرسه تعطیل شد، دنبال بچه ها رفت و آنها را صدا کرد و به آنها گفت: «بچه ها شما خیلی بامزه هستید و من از این که می‌بینم شما اینقدر نشاط جوانی دارید خیلی خوشحالم. من هم که به سن شما بودم همین کار را می‌کردم. حالا می خواهم لطفی در حق من بکنید. من روزی ۱۰۰۰ تومن به هر کدام از شما می دهم که بیایید اینجا، و همین کارها را بکنید.»
بچه ها خوشحال شدند و به کارشان ادامه دادند. تا آن که چند روز بعد، پیرمرد دوباره به سراغشان آمد و گفت: « ببینید بچه ها متأسفانه در محاسبه حقوق بازنشستگی من اشتباه شده و من نمی‌تونم روزی ۱۰۰ تومن بیشتر بهتون بدم. از نظر شما اشکالی نداره؟»

بچه ها گفتند: « ۱۰۰ تومن؟ اگه فکر می‌کنی ما به خاطر روزی فقط ۱۰۰ تومن حاضریم اینهمه بطری نوشابه و چیزهای دیگه رو شوت کنیم، کور خوندی. ما نیستیم.»
و از آن پس پیرمرد با آرامش در خانه جدیدش به زندگی ادامه داد.

۱۴ تمرین جالب برای افزایش هوش

۱- مسواک زدن با دست غیر غالب:

تحقیقات دانشمندان نشان داده است ،اگر هنگام مسواک زدن از دست غیر غالب،مثل دست چپ برای راست دست ها استفاده کنید،قسمت هایی از قشر خارجی مغز که اطلاعات لمسی را از دست دریافت میکنند ،به سرعت و به میزان زیادی گسترش میایند استفاده از این دست برای انجام کارها،باعث فعال شدن قسمت مخالف مغز میشود.

هنگام مسواک زدن،با دستی خمیر دندان و مسواک را بگیرید که معمولا از آن استفاده نمیکنید.

۲- با چشم های بسته دوش بگیرید:

وقتی در حمام چشم های خود را میبندید و بدن خود را میشویید،قسمت ها و بافت هایی از بدن خود را لمس خواهید کرد که قبلا متوجه آنها نمی شدید و این باعث ارسال پیام به مغرتان میشود.
تمرین برای مغز:
سعی کنید فقط از حس لامسه خود استفاده کنید.البته مراقب باشید لیز نخورید و آسیب نبینید فقط باحس لامسه خود شیر دوش را پیدا کرده و دمای آب را کم با زیاد کنید،بعد با چشمان باز به شست و شو و اصلاح بپردازید.

۳- در هنگام صبح و بعد از بیدار شدن،کارهای تکراری خود را تغییر دهید:

مطالعاتی که روی تصاویر مغز انجام شده،نشان داده است انجام کارهای جدید و متنوع باعث پرورش قسمت های بزرگی از قشر خارجی مغز میشود و این ،حاکی از این مطلب است که در چندین ناحیه ویژه ،فعالیت مغز افزایش میابد وقتی کارهای نو،تکراری و روزمره شوند،فعالیت آن نواحی از مغز هم کاهش میابد.اگر همیشه قبل از خوردن صبحانه،لباس هایتان را عوض میکنید ،گاهی بعد از صبحانه ....

آرامش درونی را بیابید

بدون آرامش درونی دائماً احساس خشم خواهید کرد.

هر قدر هم برای کسب مال یا بالابردن جایگاه اجتماعی خود تلاش کنید،

اما ارزش درونی خود را پیدا نکنید،باز رضایت کافی از زندگی نخواهید داشت.

ملزومات زندگی خود را کاهش دهید.

هر آنچه زندگی شما را زیباتر می کند و سبب بهبودی آن می شود نگهدارید

و مابقی را دور بریزید.

هر بار که عصبانی هستید جای قشنگ و ساکتی را پیدا کنید و بایستید ،

نفس عمیق بکشید و آرامش خود را حفظ کنید.

تلویزیون،کامپیوتر را خاموش کنید.

اگر ممکن است به طبیعت یا به یک پیاده روی طولانی بروید.

موسیقی ملایم گوش دهید.وقتی آرامش خود را باز یافتید،

برخیزید و به زندگی خود برسید.

حداقل یک بار در روز ،حتی اگر شده ده دقیقه در یک جای آرامبخش

(زیر سایه درخت)وقت صرف کنید.

جایی که فقط مدتی بتوانید بی سر و صدا و بدون حواس پرتی بشینید.

آرامش و آسایش

آرامش و آسایش باهم فرق دارند،

آسایش یک امر بیرونی و آرامش یک پدیده ی درونی هست.

مردم ممکنه خیلی در آسایش باشند اما معدود افرادی هستند

که در آرامش زندگی می کنند.

آسایش یعنی راحتی در زندگی،که با امکانات و ثروت خوب و زیاد به

دست میاد،هرچی دلشون بخواد میخرن،هر کجا خواستن میرن و ...

آرامش رو کسانی دارن که از درون سالم و سلامتند،

شاید بی چیز باشن اما دلشون خوشه،

به آنچه دارن راضیین.

چه خوب می شد که ما در عین آسایش،آرامشم همراهمون بود!

آرامش و آسایش را برای همه شما آرزومندم... .

زندگی خود را با کار خوب پر کنیم

تنها راه نجات ما در زندگی این است که زندگی خود را آنقدر با کار خوب پُر کنیم،

تا وقت برای کار بد و فکر بد باقی نماند.

هر کس که کار خوبی نمی کنه هیچ چاره ای جز کار بد و فکر بد نداره.

به من نگید" چیکار کنیم؟! "

زندگی باید با کار خوب پُر بشه.

ورزش ، عشق بدون توقع ، مطالعه و هنر هر کاری که باعث آرامش ، رشد و 

خودشناسی بشه.

تنهایی یا تنها بودن

تنها بودن را با تنهایی اشتباه نکنید.

تنهایی به یقین بیمارگونه هست تنها بودن سلامت کامل است.

همگی ما پیوسته دچار همان نوع سوء تفاهمات هستیم.

مایلم بدانید که نخستین و اصلی ترین گام برای یافتن معنا و اهمیت زندگی

این است که وارد تنها بودن خودتان شوید.

این پرستشگاه شماست،جایی است که خداوند در شما منزل دارد و

نمی توانید این پرستشگاه را در هیچ جای دیگر پیدا کنید.

می توانید به کره ی ماه یا مریخ بروید.....

ادامه نوشته

همه مردم آموزگاران شما هستند

آدم های خشمگین به شما آرامش می آموزند؛

آدهم های ریاکار به شما یکرنگی می آموزند؛

آدم های سرسخت به شما نرمش می آموزند؛

آدم های وحشت زده به شما شهامت می آموزند؛

همیشه در رابطه با آدم هایی که وارد زندگیتان می شوند ،از خود بپرسید:

این شخص برای آموزش چه چیزی بسوی من فرستاده شده؟

شروع مجدد

Related image

اصول 6 گانه ی آرامش

1_قضاوت دیگران تأثیری بر زندگی من ندارد.

2_مردم وظیفه ندارند مرا درک کنند.

3_من مسئول اصلاح و تربیت کردن دیگران نیستم.

4_از کسی در برابر لطفی که به او می کنم ،توقعی ندارم وگرنه این لطف را در حق او نمی کنم.

5_کسانی که رفتار ناجوانمردانه با من داشته اند، توسط کاینات مجازات خواهند شد، هر چند که من هرگز متوجه این نمی شوم.

6_دنیا سخاوتمند تر از آن است که موفقیت کسی راه موفقیت مرا تنگ کند.

آرامش

افکار خود را با

نیت های زیبا همراه کنید.

نیت های زیبا را

با کلمات دلنشین پیوند بزنید.

کلمات دلنشین را با احساس شعف ابراز کنید،

تا حضورتان طراوت را به هستی هدیه دهد.

روزتون بخیر.

عشق و آرامش

استادى از شاگردانش پرسید: چرا ما وقتى عصبانى هستیم داد می‌زنیم؟ چرا مردم هنگامى كه خشمگین هستند صدایشان را بلند می‌كنند و سر هم داد می‌كشند؟
 
شاگردان فكرى كردند و یكى از آنها گفت: چون در آن لحظه، آرامش و خونسردیمان را از دست می‌دهیم
 
استادپرسید: این كه آرامش مان را از دست می‌دهیم درست است

امّا چرا با وجودى كه طرف مقابل كنارمان قرار دارد داد می‌زنیم؟

آیا نمی‌توان با صداى ملایم صحبت كرد؟

چرا هنگامى كه خشمگین هستیم دادمی‌زنیم؟ 

 
شاگردان هر كدام جواب‌هایى دادند امّا پاسخ‌هاى هیچكدام استاد را راضى نكرد... 
 
سرانجام او چنین توضیح داد: هنگامى كه دو نفر از دست یكدیگر عصبانى هستند،قلب‌هایشان از یكدیگر فاصله می‌گیرد.

آنها براى این كه فاصله را جبران كنندمجبورند كه داد بزنند. هر چه میزان

عصبانیت و خشم بیشتر باشد، این فاصله بیشتر است و آنها باید صدایشان

را بلندتركنند 


سپس استاد پرسید: هنگامى كه دو نفر عاشق همدیگر باشند چه اتفاقى

می‌افتد؟ 
 
       
آنها سر هم داد نمی‌زنند بلكه خیلى به آرامى با هم صحبت می‌كنند
        
   چون قلب‌هایشان خیلى به همنزدیك است. فاصله قلب‌هاشان بسیار كم است

ذکرهای آرامش دهنده

خدایا...

جمله ی آموزنده از دکتر وین دایر

 

آنان که به قضاوت زندگی دیگران می نشینند، از این حقیقت غافلند که با صرف نیروی خود در این زمینه، خویشتن را از آرامش و صفای باطن محروم می کنند.