سوئیفت

  بدون شك، رفع تحريم سوئيفت، مهمترين سرفصل لغو تحريم هاست. زيرا ساير تحريم هاي اعمال شده عليه ايران تحريم هاي معامله با ايران در بخش هاي مختلف بود ولي تحريم سوئيفت مسدود كردن راه ارتباط مالي بانك هاي كشور با نظام مالي جهان بود.در اين نوشتار به معرفي سوئيفت و اهميت آن مي پردازم.

️ سوئیفت چیست؟

   سوئیفت ( SWIFT) که مخفف کلمات (Society for Worldwide Interbank Financial Telecommunication) همان جامعه جهانی ارتباطات مالی بین بانکی است که با تفاهم و توافق ۲۳۹ بانک از ۱۵ کشور اروپایی و آمریکای شمالی در ماه مه سال ۱۹۷۳ میلادی راه اندازی شد.
   نخستین هدف سوئیفت جایگزینی...

ادامه نوشته

مکث طلایی

 

شاهکار زندگی چیست؟

این که در میان مردم زندگی کنی ولی هیچگاه به کسی زخم زبان نزنی، دروغ نگویی، کلک نزنی و سوء استفاده نکنی، این شاهکار است.

لازم نیست یکدیگر را تحمل کنیم، کافیست همدیگر را "قضاوت" نکنیم.

در گاوبازی میدونید به کی جایزه اول تعلق می گیره؟

به کسی که نسبت به حمله گاو بهترین جاخالی ها را داده... نه به اون کسی که با گاو درگیر شده

در زندگی هم وقتی گاوی به سمتتون میاد حتما کنار بکشید!!! درگیری با گاوهای زندگی بی فایدست.

 

ویژگی های یک مدیر موفق

     بي شک رسيدن به هر موفقيتي بدون داشتن ابزار و لوازم آن امکان پذير نيست. مديريت هم ابزار خاصي نياز دارد که اصلي ترين آنها کاراکتر و شخصيت مدير است. در اين مقاله چند خصوصيت اخلاقي لازم براي يک مدير موفق را ليست کرده ايم، به اين اميد که با شناخت آنها، از نقاط ضعف و قدرت خودتان و فاصله اي که از لحاظ شخصيتي با يک مدير موفق داريد، آگاه شويد.

 انگيزه

 انگيزه يکي از ويژگي هاي مدير موفق است که حتي.........

ادامه نوشته

مشتری رئیس بازار

آیا مشتری سلطان و رئیس بازار است؟        (سیده هدیه حسین زاده و الهه سلطانی)

     در غرب میگویند مشتری سلطان بازار است.در ژاپن میگویند مشتری رئیس شماست، چرا راه دور برویم؟ در ادبیات خودمان داریم که مشتری ارباب رجوع ماست، یعنی انگار اربابی است که رجوع میکند و در بازار قدیم میگفتند مشتری ولی نعمت ماست. برخی هم معتقدند  که مشتری نیازمندی هست که باید نیازش را شناخت و آنرا برطرف کرد.اما مشتری هر کدام از اینها که باشد یک چیز مشخص است و آن اینکه بدون وجود مشتریان خشنود و وفادار هیچ کسب و کار موفقی نمیتواند برای همیشه موفق بماند. با توجه به اهمیت این مقوله سمینار مدیریت رضایت مندی مشتریان توسط شرکت گسترش توسعه تحقیقات  در تهران برگزار شد که طی آن جمعی از کارشناسان ،متخصان بازاریابی ،تجارت و ارتباطات راهکارهای مشتری مداری را مطرح کردند.

 

 �دکتر امیر احمد امیر شاهی�

معیار های رضایتمندی مشتری

هر گاه مبلغ پرداختی از ارزش دریافتی بیشتر باشد مشتری ناراضی است،اگر ....

ادامه نوشته

فکر سمی

باور مثبت

اولین برداشت به آدم می گوید مردم به راستی چه جور افرادی هستند!!!

تحلیل
️هروقت درباره ی فردی تعمیم گرایی می کنید- با اطلاعات محدود خود به سرعت نتیجه گیری می کنید- به احتمال زیاد مرتکب اشتباه می شوید.

کنی می گفت: «آلیس فرد خيلي خودخواهی است.»از او پرسیدم: «از کجا چنین چیزی را می دانی؟» گفت: «خوب، وقتی از او خواستم در تکالیفم به من کمک کند، حضوردر کلاس تنیس را مهم تر دانست.» درست است که آلیس گاهی انتخاب های خودخواهانه می کند، اما فقط گاهی.

    اگر شما به راستی می خواهید درباره ی دیگران استنباط درست و معتبری داشته باشید، نیاز دارید دامنه ی قابل رویتی از رفتارهایش را در حیطه ی وسیعی از موقعیت هایی که در آن قرار می گیرد، مشاهده کنید.

قبل از هر گونه برداشتی: «او خودخواه است»، «او خجالتی است»، شما باید بپرسید: «چقدر خودخواه، یا چقدر خجالتی و تحت چه شرایطی، با چه کسی و در چه زمانی های خاصی؟»«آیا زمان هایی بوده است که خودخواه نباشد؟»«آیا او هرگز غیرخجالتی ظاهر شده است؟»

پادزهرها
تلقین های اصلاحی
«او را خیلی خوب نمی شناسم.»
«فقط چند باری او را دیده ام.»
«شاید وقتی او را دیدم، روز به راستی بدی داشته است.»
«هیچ کسی تحت همه ی شرایط یک جور نیست.»
«آیا به راستی کل ماجرا را می دانم.»
«وقتی دیدم آن گونه رفتار می کند، اوضاع چگونه پیش می رفت؟»
«ممکن است مشکلی وجود داشته است که من از آن اطلاعی نداشتم؟»
«آیا برای بررسی فرضیه هایم به اندازه ی کافی سوال کردم؟»
«به جای اینکه عجولانه نتیجه بگیری، حقایق را بررسی کن.»

باور مثبت مخالف این باور
هر فردی بی نظیر است. تا زمانی که فردی را در شرایط مختلف ندیده باشی نمیدانی، به راستی چه جور آدمی است.

حکایت فرهنگ ژاپنی

حکیم ژاپنی در صحرایی روی شن ها نشسته و در حال مراقبه بود .مردی به او نزدیک شد و گفت مرا به شاگردی بپذیر!
حکیم با انگشت ،خطی راست بر روی شن کشید و گفت :کوتاهش کن.
مرد با کف دست نصف خط را پاک کرد.
حکیم گفت برو یک سال بعد بیا.
یک سال بعد باز حکیم خطی کشید و گفت کوتاهش کن .مرد این بار نصف خط را با کف دست و آرنج پوشاند.
حکیم نپذیرفت و گفت برو یک سال بعد بیا!
سال بعد باز حکیم خطی روی شن کشید و از مرد خواست آن را کوتاه کند .مرد این بار گفت : نمی دانم و خواهش کرد پاسخ را بگوید.
حکیم خطی بلند کنار آن خط  کشید و گفت حالا کوتاه شد.
این حکایت فرهنگ ژاپنی ها را نشان می دهد .نیازی به دشمنی و درگیری با دیگران نیست . با رشد و پیشرفت  دیگران شکست می خورند .

<<<به دیگران کار نداشته باش، کار خودت را بکن.>>>

حکایت موشها

   تعدادي موش در يك مزرعه زندگي مي كردند. موشها روزگار خوشي نداشتند چرا كه گربه اي در مزرعه بود كه آنها را شكار مي كرد. موشها در يك ترس هميشگي به سر مي بردند و ممكن بود در هر وقت از شب و روز در چنگالهاي تيز گربه چابك قرار گيرند.

    موشها جلسه اي تشكيل دادند تا حداقل راهي پيدا كنند كه از وجود گربه در اطراف خود باخبر شوند و بتوانند عكس العمل مناسب از خود بروز دهند. طرح هاي مختلفي مورد بررسي قرار گرفت اما هيچكدام پذيرفته نشد.

    در آخر يك موش جوان ايستاد و گفت: «من يك طرح خيلي ساده دارم اما كاملاً مؤثر خواهد بود. همه كاري كه بايد انجام دهيم اين است كه...

ادامه نوشته

ویژگیهای افراد با نفوذ

ویژگی که افراد با نفوذ دارند

    بسیاری از افراد قدرتمند و پرنفوذ در دنیا، در ارتباط برقرار کردن با دیگران هنر زیادی دارند. آنها همیشه این سوال را از خود می پرسند:
« اکنون مساله مهم در اینجا چیست ؟»
چنین افرادی دارای کیفیت ها و ویژگی هایی هستند که باعث نفوذ و تاثیرگذاریشان روی دیگران می شود.
تعدادی از این ویژگی ها پیش روی شماست:

1 - سخنوری🎤
نفوذ افراد معمولا از زبان و کلامشان آغاز می شود؛ به این معنا که این نوع افراد ارتباط کلامی درست و قدرتمندی با سایرین برقرار می کنند و همین امر باعث می شود اولین قدم را محکم بردارند.

2 - بازارگرمی📣 
این یکی از ویژگی های بسیار تاثیرگذار افراد بانفوذ است. این جور افراد ...

ادامه نوشته

شناخت چهار سبک شخصیتی مشتریان

 ارتباط عناصر انسانی 

   هرچند که مشتریان ویژگی های شخصیتی و رفتاری متفاوتی دارند ، اما شما می توانید آن ها را در چهار رده ی فیلسوف، سورچی، مصلح و شاعر طبقه بندی کنید.

مشتریان فیلسوف:
   این ها همان مشتریان تحلیلگر و با رفتار کاملا قاعده دار هستند. علاقه دارند تا با ایشان از طریق اسناد و اطلاعات تصدیق شده و مدون صحبت کنید. رفتار و ساختار سازمانی شما برایشان مهم است و از نظر سایرین به عنوان افراد سخت گیر، بیش از حد متکی به منابع اطلاعاتی و بدقلق شناخته می شوند. منظم، دقیق و صریح، محتاط، منطقی، پیرو سنت های قراردادی.
    همواره اسناد و اطلاعات مدون و طبقه بندی شده در خصوص کالا و خدماتتان را برای این مشتریان آماده نگه دارید. دقیقا با ایشان طبق قرارداد رفتار کنید، نه بیشتر و نه کمتر. سعی نکنید با استفاده از ابزارهای تخفیف و هدیه وفاداریشان را بخرید. هیچ نامه، جلسه، یا وظیفه ای را در ارتباط با ایشان به تعویق نیندازید. این مشتریان قسمت "درباره ی ما" در سایت شما را به دقت می خوانند. گواهی های استاندارد، رضایت نامه سایر مشتریان و لیست مشتریان قبلی شما برایشان مهم است. اگر به شما اعتماد کنند، به راحتی آن را از دست نمی دهید. نگران وفاداری ایشان نباشید، مطمئنا اگر از شما بهتر می یافتند به سراغ دیگری می رفتند. بنابر این حال که شما را انتخاب کرده اند آسوده باشید و تنها از کیفیت و دقت کار خود اطمینان حاصل کنید تا مبادا ایشان را برنجانید.

ادامه نوشته

اصول و فنون مذاکره

با رشد و توسعه فعالیت سازمان، دامنه روابط آن نیز روزبه‌روز گسترش می‌یابد و ابزار حفظ و تداوم توسعه این ارتباطات، تسلط به فن مذاکره است. دانستن اصول مذاکره، پیروزی ما را در مذاکرات تضمین می‌کند و سرمایه‌گذاری بر یادگیری این امر، سرمایه‌ای همیشگی و بهره‌ای مادام‌العمر را برای سازمان به ارمغان می‌آورد.

     یکی از اصلی‌ترین ارکان مذاکره، آگاهی از وجود تفاوت‌های میان ما و مذاکره‌کنندگان‌مان است. این تفاوت‌ها می‌تواند منجر به اختلاف و تنش شود. باید تا حد امکان در جهت برقراری روابط انسانی و اجتناب از تنش تلاش کرد.

در مذاکره باید در نظر بگیریم که در ازای....

ادامه نوشته

عوامل بازدارنده شروع موفق

8 عاملی که موفقیت استارتاپ شما را با شکست روبرو می کند:

1- نوآوری بدون تجاری سازی ایده، کسب و کار نیست.
ممکن است ایده یا فناوری شما، شگفت انگیز و فرصتی بزرگ باشد ولی این به تنهایی موفقیت کسب و کار شما را تضمین نمی کند. شما هنوز نیازمند راهکاری جهت عرضه محصول، افرادی که بتوانند در کنار هم بصورت یک تیم کار کنند و مشتریانی هستید که حاضر به خرید محصول یا خدمات شما باشند. اطمینان حاصل کنید آنچه ارائه می کنید همان چیزی است که مشتری می خواهد نه آنچه شما توانایی عرضه اش را دارید.  

2- عدم تامین منابع مالی (کافی) نتایجی بد به همراه دارد.
حقوق و دستمزد فروشندگان و سایر کارکنان تان را به موقع پرداخت کنید چرا که در غیر اینصورت ممکن است کارشکنی بسرعت جایگزین وفاداری آن ها به شما شود. تصمیمات حیاتی آن ها در مواقع بحران می تواند برخلاف استراتژی کسب و کار شما بوده و موجب شکافی عمیق در فرآیند کار شود. تامین کردن پرسنل و پاسخ مناسب به درخواست های بجای آن ها بسیار پر اهمیت تر از توسعه کسب و کار است.

3- یک شرکت نمی تواند بطور همزمان چندین خط مشی را دنبال نماید.
"خط مشی" در یک بیان ساده راه و روشی است که...

ادامه نوشته

خلاقیت

خلاقیت در کسب و کار

فردی صاحب یک مغازه کتاب فروشی کوچک بود که در میان دو کتاب فروشی بزرگ و معتبر قرار       داشت. روزی هنگام مراجعه به محل کار خود متوجه تابلو مغازه سمت راستی با عنوان:

" فروش عظیم جشن سالگرد، 50% تخفیف " شد.

این تابلو حتی از سر در مغازه بزرگ تر بود و بسیار جلب توجه می کرد.

روز بعد مغازه سمت چپی نیز تابلویی با عنوان: " حراج بزرگ، 60% تخفیف " نصب نمود و مغازه این شخص در میان این دو بیش از پیش محقر بنظر می رسید.

صاحب این کتاب فروشی کوچک چه کاری می توانست انجام دهد؟

تابلویی متفاوت برای خود طراحی نمود و در سردر مغازه نصب نمود، رو این تابلو نوشته شده بود:

"درب ورودی اصلی"

از خودتان بپرسید: من چگونه می توانم در کسب و کار و فروش محصولات و خدماتم نسبت به رقبا خلاق تر عمل کنم!

قانون باورها

  دانشمندان براي بررسي تعيين ميزان قدرت باورها بر كيفيت زندگي انسانها آزمايشي را در دانشگاه هاروارد انجام دادند. 80 پيرمرد و 80 پيرزن را انتخاب كردند. يك شهرك را به دور از هياهو برابر با 40 سال پيش ساختند. غذاهاي 40 سال پيش در اين شهرك پخته مي شد. خط روي شيشه هاي مغازه ها، فرم مبلمان، آهنگ ها، فيلم هاي قديمي، اخباري كه از راديو و تلويزيون پخش مي شد را مطابق با 40 سال قبل ساختند. سپس اين 160 نفر را از هر نظر آزمايش كردند؛ تعداد موي سر، رنگ موي سر، نوع استخوان، خميدگي بدن، لرزش دستها، لرزش صدا، ميزان فشار خون و غيره. بعد اين 160 نفر را به داخل اين شهرك بردند. بعد از گذشت 5 الي 6ماه كم كم پشتشان صاف شد، راست مي ايستادند، لرزش دستها بطور ناخودآگاه از بين رفت، لرزش صدا خوب شد، ضربان قلب مثل افراد جوان، رنگ موهاي سر شروع به مشكي شدن كرد و چين و چروكهاي دست و صورت از بين رفت.

علت چه بود؟ خيلي ساده است. آنها چون مطابق با 40 سال پيش زندگي كردند، باور كرده بودند 40 سال جوان تر شده اند.

شرح حكايت

    انسان ها همان گونه كه باور داشته باشند مي توانند بينديشند. باورهاي آدمي است كه در هر لحظه به او القا مي كند كه چگونه بينديشد. اصولا فرق بين انسان ها، فرق ميان باورهاي آنان است. انسانهاي موفق با باورهاي عالي، موفقيت را براي خود خلق مي كنند. انسان هاي ثروتمند، باورهاي عالي و ثروت آفرين دارند كه با اعتماد به نفس عالي خود و بدون توجه به تمام مسائل به دنبال كسب ثروت مي روند و به لحاظ باورهاي مثبتشان به ثروت مطلوب خود مي رسند.

   قانون زندگي قانون باورهاست. باورهاي عالي سرچشمه همه موفقيتهاي بزرگ است. توانمندي يك انسان را باورهاي او تعيين مي كند. انسان ها هر آنچه را كه باور دارند خلق مي كنند. باورهاي شما دستاوردهاي شما را در زندگي مي سازند. زيرا باورها تعيين كننده كيفيت انديشه ها، انديشه ها عامل اوليه اقدام ها و اقدام ها عامل اصلي دستاوردها هستند.

به کار معنا بدهید

یک مدیر خوب باید حتی پیش پا افتاده ترین و ساده ترین کارها را با معنا و مفهوم کند و ملال آور ترین فعالیت را به رسالتی الهام بخش تبدیل کند، به طوری که آن فعالیت سبب جذب و نشاط کارکنان شود. 
اگر هدف و معنای کار را به کارکنان گوشزد کنیم، کارآیی و بهره وری آنها تقویت و افزایش پیدا می کند.
هدف را باید طوری تعریف کنید که سبب برانگیختن افراد و هنرنمایی آنها شود. برانگیختگی یکی از نیازهای اساسی انسان است. کارکنان به وسیله این برانگیختگی احساس ارزشمندی می کنند.
بسیاری از کارکنان از محیط کار راضی نیستند و تنها محیط کار آنها را سرگرم می کند، اما دل و جان آنها را درگیر کار نمی کند. "رضایت شغلی" و "معنا داربودن محیط کار" با هم خیلی تفاوت دارند.
افراد می خواهند محیط کار به اجتماع کوچکی تبدیل شود که دارای جو گفت و شنود باشد و بین آنها پیوند برقرار کند. افراد فضایی را می خواهند تا در آن هنرهای خود را به نمایش بگذارند. دستمزدهای بالا به تنهایی محیط کار را دلچسب و هدفمند نمی کند.
همه ی گروه های برگزیده علاوه برداشتن رسالت و هدف، مدیرانی دارند که خود را وقف آزاد سازی و رها کردن توانایی های همکاران خود می کنند.
یکی از هنرهای مدیران گروه های برگزیده، آگاهی به این نکته است که کارها بزرگ و جهادگونه شوند.
بهترین کارکنان کسانی اند که روحیه داوطلبی دارند. داوطلبان قرارداد نمی خواهند، عهد و پیمان می خواهند. این گونه روابط مشوق آزادی و پاسخگوی نیاز های اصیل است و به کار معنا و گرما می بخشد.

نقش زبان بدن در مذاکرات

آیا می‌دانید زبان بدن یکی از مهم‌ترین ارکان بازاریابی امروز است؟     اگر هنوز به زبان بدن فکر نکرده‌اید، بی‌تردید بازاریاب موفقی به حساب نمی‌آیيد و از اصول مدرن بازاریابی بی‌خبر هستید. بازاریابی صرفا به صحبت‌کردن و قابلیت‌های گفت‌وگو با طرف مقابل بستگی ندارد. شما باید بتوانید بدن خود را نیز آموزش دهید و رفته‌رفته آن را به وسیله‌ای برای موفقیت بیشتر در بازاریابی تبدیل کنید. چه دوست داشته باشید، چه دوست نداشته باشید، چه این حرف‌ها را باور کنید، چه باور نکنید، زبان بدن بیشتر از صحبت و گفت‌وگو اثرگذار است. ما در این مقاله پنج اشتباه رایج بازاریاب‌ها را برایتان مطرح می‌کنیم. این اشتباهات همگی با زبان بدن مرتبط هستند و شما باید تا حد ممکن از ارتکاب آنها خودداری کنید.

(1) نگاه‌کردن به صفحه لپ‌تاپ:

وقتی کسی با شما صحبت می‌کند، هرگز نباید به صفحه لپ‌تاپ یا مانیتور کامپیوتر نگاه کنید. نگاه‌کردن به لپ‌تاپ به این معناست که.................

ادامه نوشته

بگو چه می بینی

شرلوك هلمز كارآگاه معروف و معاونش واتسون رفته بودند صحرا نوردي و شب هم چادري زدند و زير آن خوابيدند.

نيمه هاي شب هولمز بيدار شد و آسمان را نگريست. بعد واتسون را بيدار كرد و گفت: «نگاهي به آن بالا بينداز و بگو چه مي بيني؟»

واتسون گفت: «ميليون ها ستاره.»

هولمز گفت: «چه نتيجه اي مي گيري؟»

واتسون گفت: «از لحاظ روحاني نتيجه مي گيريم كه خداوند بزرگ است و ما چقدر در اين دنيا حقيريم. از لحاظ ستاره شناسي نتيجه مي گيريم كه زهره در برج مشتري است، پس بايد اوايل تابستان باشد. از لحاظ فيزيكي نتيجه مي گيريم كه مريخ در محاذات قطب است، پس ساعت بايد سه نيمه شب باشد.

شرلوك هلمز قدري فكر كرد و گفت: «واتسون تو احمقي بيش نيستي. نتيجه اول و مهمي كه بايد بگيري اين است كه چادر ما را دزديده اند!»

 شرح حكايت

    در زندگي همه ما گاهي اوقات، بهترين و ساده ترين جواب و راه حل وجود دارد ولي اين قدر به دور دست ها نگاه مي كنيم يا سعي مي كنيم پيچيده فكر كنيم كه آن جواب ساده را نمي بينيم.

داستان مرد هندی

در افسانه ای هندی آمده است که مردی هر روز دو کوزه بزرگ آب به دو انتهای چوبی می بست، چوب را روی شانه اش می گذاشت و برای خانه اش آب می برد.

🍵 یکی از کوزه ها کهنه تر بود و ترک های کوچکی داشت. هر بار که مرد مسیر خانه اش را می پیمود نصف آب کوزه می ریخت.

     مرد دو سال تمام همین کار را می کرد. کوزه سالم و نو مغرور بود که وظیفه ای را که به خاطر انجام آن خلق شده به طور کامل انجام می دهد. اما کوزه کهنه و ترک خورده شرمنده بود که فقط می تواند نصف وظیفه اش را انجام دهد. هر چند می دانست آن ترک ها حاصل سال ها کار است.

کوزه پیر آنقدر شرمنده بود که یک روز وقتی مرد آماده می شد تا از چاه آب بکشد تصمیم گرفت با او حرف بزند :
«از تو معذرت می خواهم. تمام مدتی که از من استفاده کرده ای فقط از نصف حجم من سود برده ای، فقط نصف تشنگی کسانی را که در خانه ات منتظرند فرو نشانده ای».

مرد خندید و گفت:
«وقتی برمی گردیم با دقت به مسیر نگاه کن».

موقع برگشت کوزه متوجه شد که در یک سمت جاده، سمت خودش، گل ها و گیاهان زیبایی روییده اند.

مرد گفت: 
«می بینی که طبیعت در سمت تو چقدر زیباتر است؟ من همیشه می دانستم که تو ترک داری و تصمیم گرفتم از این موضوع استفاده کنم. این طرف جاده بذر سبزیجات و گل پخش کردم و تو هم همیشه و هر روز به آنها  آب می دادی. به خانه ام گل برده ام و به بچه هایم کلم و کاهو داده ام. اگر تو ترک نداشتی چطور می توانستی این کار را بکنی؟»

🔔نکته مدیریتی : 
مدیر خوب آن مدیری نیست که با بهترین امکانات نتایج قابل قبولی کسب کند، مدیر موفق آن است که از هر عضو مجموعه بهترین استفاده را ببرد.

مدیریت زمان

آن بیست درصد طلایی امروز شما چیست؟

    سیستم مدیریت زمان می‌تواند خیلی ساده باشد، مثل قانون 20/80 در ابتدای هر روز. قانون 20/80 می‌گوید شما 80 درصد از نتیجه خود را از 20 درصد از کارها و فعالیت‌هایی که انجام می‌دهید دریافت می‌کنید. بنابراین باید بیشتر انرژیتان را وقف آن چند کار مهم کنید تا موثر باشد.

    وقتی با استفاده از این قانون برای خودتان اولویت‌بندی کردید، 3 کار اصلی و مهمی که باید هر روز انجام دهید را یادداشت کنید. بعد از بالا به پایین لیست شروع به انجام کارها کنید. حتی اگر موفق شوید فقط یکی از کارها را انجام دهید، باز هم مهمترین کار آن روزتان را انجام داده‌اید. ممکن است سیستم‌های دیگری را برای مدیریت زمان ترجیح دهید اما هر چه که هست باید بتوانید مهمترین کارهای روزمره‌تان را پیدا کنید تا روزتان را صرف انجام کارهای بی‌اهمیت نکنید. همین که فقط کارها را سریع انجام دهید مهم نیست، باید کارهایی را به اتمام برسانید که برایتان اهمیت داشته باشند.

چرا من؟

هنر استراتژی

داستانی فوق العاده جالب از یک مدرس استراتژی:

   قبل از اینکه درس مدیریت بخوانم، همیشه واژه‌های «استراتژی کسب و کار» و «استراتژی فردی» برایم جذاب بودند. همیشه دوست داشتم «استراتژی» بدانم و بفهمم. برایم مثل قلعه ای می ماند در دوردستها: عظیم، خیره کننده و سرشار از رمز و راز.
در دوران دانشگاه، درسها را یکی پس از دیگری به سرعت گذراندم تا نوبت به درس استراتژی برسد. روز موعود فرا رسید. سر کلاس درس نشستم و تمام جسم و جانم را متمرکز کردم تا مفهوم این واژه اسرارآمیز را درک کنم.
قلعه استراتژی فردی
جلسات یکی پس از دیگری آمدند و رفتند و من همچنان سیراب نشده بودم. آنچه میشنیدم بسیار تئوریک بود…
به سراغ کتابها رفتم. دیوید را خواندم. مینتزبرگ و هکس و تامسون و شواترز و پورتر و کیم و راملت و …
 حسم بهتر شد. اما هنوز بیشتر می خواستم. آن سالها به تازگی به یک پست مدیریتی ارتقا پیدا کرده بودم و هنوز احساس میکردم استراتژی باید ذهنم را بازتر کند. قلعه را دیده بودم. درها را باز کرده بودم. راهروهای قلعه را گشته بودم. اما تو گویی که اتاقی در تاج قلعه بود که هیچکس راه آن را نشان نمیداد و هیچ راهرویی به آنجا منتهی نمیشد.
مدتی نگذشته بود که به حادثه ای، «معلم استراتژی» شدم. کلاسی بود و دانشجویانی که عمدتاً از مدیران کسب و کار بودند و ظاهراً چند مدرس را به اعتراض تغییر داده بودند و فرصتی دست داد تا من در کلاس آنها حاضر شوم. از سال ۸۵ آموزش استراتژی را آغاز کردم و مجموعاً حدود ۱۵۰۰ نفر را تعلیم دادم: در بیش از چهل دوره و هر دوره چهل ساعت…
قلعه را به آنها معرفی میکردم و آنها را دور تا دور آن میگرداندم و راههای پیدا و پنهان را نشان میدادم. اما خود میدانستم که این قلعه را اتاقی است که خود هرگز راه بدان پیدا نکرده ام.

سالها گذشت…

ادامه نوشته

خصوصیات مدیر پروژه

ده خصوصیت ارتباطی مدیران پروژه بزرگ 

   اگر مدیر پروژه ای نتواند در برقراری ارتباط با ذینفعان پروژه خوب عمل کند، مسلما نمی‌تواند مدیر پروژه خوبی باشد.فکر می کنید مدیران بزرگ چگونه با دیگران ارتباط برقرار می کنند ؟ مدیران پروژه بزرگ هنگام صحبت با دیگران ارتباطی عاطفی برقرار می‌کنند. صحبت‌های آنها به گونه‌ای به دیگران الهام می‌بخشد که به آنچه غیرممکن می‌پنداشتند دست یابند. ده روش برای انتقال پیام مدیران بزرگ به شرح زیر می باشد:

۱– ذینفعان پروژه را خوب می‌شناسند
مدیران پروژه بزرگ نگران این نیستند که مهم جلوه کنند، تخصص خود را به رخ بکشند یا خود را بزرگ نشان دهند. در عوض، به این فکر می‌کنند که ذینفعان پروژه چه نیازمندی هایی دارند و نیاز دارند چه بشنوند و چطور می‌توانند این پیام را منتقل کنند تا به گوش آنها برسد. البته این بدان معنی نیست که مدیران پروژه حرف‌هایی می‌زنند که ذینفعان می‌خواهند بشنوند، دقیقا برعکس – حرف‌هایی می‌زنند که دانستنش برای آنها  مهم است، حتی اگر خوشایند نباشد.

۲– در زمینه زبان بدن تخصص دارند
مدیران پروژه بزرگ دائما عکس العمل ذینفعان را نسبت به پیامشان پیگیری می‌کنند. در دریافت سرنخ‌هایی همچون حالات چهره و زبان بدن مخاطب سریعند چرا که می‌دانند این تنها بازخوردی است که برخی افراد ارائه می‌دهند. مدیران پروژه از این تخصص برای اصلاح پیام و تعدیل روابطشان استفاده می‌کنند.

۳– صادق‌اند
بهترین مدیران پروژه می‌دانند که روابط باید به منظور اثربخشی بیشتر، واقعی باشد. آنها نمی‌توانند ذینفعان را وادار به تجزیه و تحلیل صحبت‌هایشان کنند تا راست را از دروغ تشخیص دهند. وقتی نتوانند اطلاعات خاصی را بیان کنند، حقیقت را می‌گویند چرا که پاسخ‌های موقت و نیمه درست منجر به بی‌اعتمادی و اضطراب می‌شود. در هر دو شرایط خوب و بد، صداقت اعتماد می‌آورد.

۴– قابل اعتمادند
مدیران پروژه بزرگ سعی نمی‌کنند کسی که نیستند، باشند. حتما دلیلی داشته که زاکربرگ با یک پیراهن ساده و شلوار جین،...

ادامه نوشته

تاکتیک های مبارزه

۱۶ تاکتیک انکارناپذیر در مذاکره

    حالا بیش از هر زمان و هر چیز دیگرتاکتیک های مذاکرات موفق لازمه‌ی بازاریابی، فروش، و راهبرد خلاقانه است؛ نه تاکتیک‌های قدیمی و تاریخ‌گذشته‌ی "آدم‌های پشت میزنشین". با این وجود، هنوز یک چیز در دنیای کسب و کار تغییر نکرده است؛ شما به آن چه سزاوار هستید نمی‌رسید، بلکه به چیزی خواهید رسید که بابت آن مذاکره می‌کنید. پس بروید و با مذاکره، آن چه را می‌خواهید به‌دست آورید. در این جا ۱۶ تاکتیک انکارناپذیر مذاکره بدون هیچ شرح و بسطی آورده شده است:


۱.خواسته یا نتیجه‌ی مورد انتظار آن سوی مذاکره را دریابید و از آن با آغوش باز استقبال کنید.
۲.نماینده‌ی راستن همان بازاری باشید که محصولاتش را عرضه می‌کنید.
۳.بدانید وقت به نفع شما یا علیه شما می‌گذرد.
۴.هرگز میانگین تفاوت قیمت را پیشنهاد ندهید و نپذیرید.
۵.داستان‌تان(محصول‌تان) را بفروشید، نه ارزش‌های(معرفی) خودتان را.
۶.وقتی به نظر می‌رسد دارید می‌بازید، چوب حراج نزنید، بلکه خلاق باشید.
۷.مذاکره اصلا به معنی عدالت یا انصاف نیست. فقط به معنی مذاکره است.
۸.گذشته را توضیح دهید ولی آینده را بفروشید.
۹.با درایت از بن‌بست خارج شوید.
۱۰.اولین پیشنهاد قیمت را شما بدهید.
۱۱.آدم‌ها را سعی کنید به دقت بشناسید، نه مواضع‌شان را.
۱۲.مخالف و مخالفت را به سرعت خلع سلاح کنید.
۱۳.وقتی بحث شخصی می‌شود، سریع به موضوع مذاکره برگردید.
۱۴.حقیقت ناراحت‌کننده‌ی سنگربندی‌ را بپذیرید.
۱۵ . مذاکرات اصلا با ماموریت تحقیق و تخریب انجام نمی‌شوند.
۱۶.هنر رسیدن به توافق در واقع تمرکز روی نتیجه است.

نویسنده: کلیف آکسفورد

افزایش انگیزه کارکنان

روش هايي براي افزایش انگیزه کارکنان

1. چالش
به افراد وظایفی واگذار کنید که باعث پیشرفت آن‌ها شود. هر چه افراد چالش‌های بیشتری را در کارشان تجربه کنند،‌ مشارکتی‌تر می‌شوند و احساس مثبت‌تری نسبت به خود دارند.

2. آزادی
به افراد اختیار کافی برای انجام کارها بدون نظارت دقیق بدهید. هرچه برای انجام کار به روش خودشان آزادتر باشند، احساس بهتری نسبت به خود خواهند داشت.

3. کنترل
برای بررسی کارها، گرفتن بازخورد و بحث درباره کار، زمان‌‌های منظمی را تعیین کنید. هرچه کارمندان بازخوردهای منظم‌تری در مورد عملکردشان دریافت کنند، احساس بهتری خواهند داشت و کارشان را ارزشمندتر می‌دانند.

4. احترام
وقتی نظر افراد را جویا می‌شوید و با دقت به آن‌ها گوش می‌دهید، بیشتر...

ادامه نوشته

اصول مدیریت

اصول مديريت ژاپني

1) هدف                                     
2) تغيير ذهنيات مديران
3) مواد ارزان قيمت
4) ترغيب كاركنان به توليد
5) رهبري در سازمان‌ها نه رياست
6) از بين رفتن ترس
7)ربط واحدها با همديگر نه انجام امور توسط هر بخش در يك مسير مجزا
8) شعار بي‌محتوا ندادن
9)عدم توجه به آمار، ارقام و كميت
10) احساس غرور و لذت از كار
11) خود اصلاحي
12) كمك گرفتن از همه همكاران
13)بازرسي كلي، دور و هميشگي
14)همكاري خواستن از افراد در گرفتن تصميم

تعریف بازار یابی

💠بازاریابی یا مارکتینگ واقعاً به چه معناست؟

     بسیاری اشتباهاً واژه بازاریابی (Marketing) را فروش و تبلیغات پیشبردی معنی می‌کنند. جای تعجب نیست که هرروزه با آگهی‌های تبلیغاتی تلویزیونی، روزنامه، تبلیغات تلفنی و مراجعه فروشندگان مورد هجوم قرار می‌گیریم. همواره کسی درصدد فروش چیزی به ماست و به نظر می‌رسد ما را از مرگ، مالیات و فروشندگی گریزی نیست!

     چنین است که وقتی دانشجویان درمی‌یابند فروش فقط جزء کوچکی از مجموعه عظیم بازاریابی است، بسیار حیرت‌زده می‌شوند. فروش فقط یکی از چندین وظایف بازاریابی به شمار می‌رود.

     تأکید می‌کنیم! فروش فقط قسمت کوچکی از فرآیند بازاریابی ما را شامل خواهد شد، در فرایند بازاریابی اصولی، فروش از درجه اهمیت پایینی نیز برخوردار می‌باشد و کافی است حداقل انتظارات تیم بازاریابی را برآورده نماید، به عبارتی فرآیند را از مسیر مشخص‌شده منحرف نکند. البته نمی‌توان تأثیر فروشندگان و بازاریابان کارآزموده را نادیده گرفت ولی وقتی از دید کلان به موضوع می‌نگریم این درصد ناچیز جلوه خواهد نمود. اگر و فقط اگر بازاریاب در تشخیص نیازهای مشتری، تولید کالای مطلوب، قیمت‌گذاری، توزیع و تبلیغات پیشبردی توفیق حاصل نماید، آن زمان محصول به‌راحتی به فروش خواهد رسید.

    هنگامی‌که شرکت فورد، خودرو تاروس خود را معرفی کرد با سیلی از تقاضا روبرو شد. این شرکت...

ادامه نوشته

زبان بدن

 مچ گیری با زبان بدن غیرکلامی

آیا می‌دانستید حتی زمانی كه یك شخص با شما صحبت نمی‌كند، نشانه‌هایی درصورت، بدن، پاها و دست‌های او وجود دارد كه می‌تواند بدون آن‌كه خود او متوجه شود به شما در خواندن فكر او كمك كند. در حقیقت همه انسان‌ها به‌طور ناخودآگاه حركاتی از بدن خود نشان می‌دهند كه از آن به‌عنوان زبان بدن یاد می‌شود. آشنایی با این حركات و نشانه‌ها می‌تواند به شما كمك كند، در ملاقات با دیگران بهتر بتوانید به آنچه در ذهن آن‌ها می‌گذرد پی ببرید و به این ترتیب تصمیمات منطقی‌تری بگیرید. برای مثال در بسیاری از موارد، زمانی كه یك فرد...............

عوامل بازدارنده موفقیت

 🌺 عواملی که جلوی موفقیت شما را می گیرند:

دو سال پیش از شروع جنگ جهانی دوم، روزنامه نگاری به نام ناپلئون هیل پس از بررسی زندگی ۵۰۰ میلیونر خود ساخته (آن زمان میلیونر بودن تقریبا مشابه میلیاردر بودن امروز بود)، کتابی را منتشر کرد با عنوان <<بیاندیش و ثروتمند شو>> و در آن به مواردی اشاره کرد که می توانند باعث ثروتمند شدن یک فرد شوند و یا جلوی موفقیت او را بگیرند. تاکنون بیش از ۱۰ میلیون نسخه از این کتاب فروخته شده و برخی از توصیه های آن نیز هنوز کاربرد دارند. وبسایت بیزنس اینسایدر بر اساس این کتاب، مواردی را برشمرده که باعث عدم موفقیت افراد می شوند:

۱ـ بی هدفی

هیچ امیدی به موفقیت فردی نیست که هدف مشخص و واضحی ندارد که برای رسیدن به آن تلاش کند. داشتن چشم اندازی از آنچه قصد دارید بدست آورید شرط لازم موفقیت است.

۲ـ فقدان جاه طلبی

اگر خوزه مورینیو فرد جاه طلبی نبود، هرگز از یک مترجم به یکی از بهترین سرمربی های فوتبال جهان تبدیل نمی شد. جاه طلب نبودن باعث خواهد شد که شما خیلی زودتر از آنچه باید قانع شوید و احتمالا پس از آن دوران افول شما آغاز خواهد شد.

۳ـ کمبود دانش

برخورداری از دانش مربوط به زمینه ای که در آن مشغول فعالیت هستید راه شما برای موفقیت را به مراتب هموارتر می کند. دانش لزوما از طریق تحصیلات دانشگاهی بدست نمی آید اما اگر عادت ندارید که در زمینه کاری خود مطالعه و تحقیق کنید، به سختی پیشرفت خواهید کرد.

۴ـ بی نظمی

عدم برنامه ریزی و مقید نبودن به نظم و انضباط خیلی زود شما را از مسیر موفقیت منحرف می کند حتی اگر از استعداد کافی هم برخوردار باشید. در واقع پیش از آنکه بخواهید شرایط را کنترل کنید، باید توانایی کنترل خودتان را داشته باشید.

۵ـ بدن ناسالم

ناپلئون هیل در کتابش می نویسد فردی که...

ادامه نوشته

نوشتن اهداف

چرا نوشتن اهداف اینقدر اهمیت دارد؟

     نوشتن آرزوها و اهداف اولین قدم مهم به سمت دست پیدا کردن به آنهاست. اول به این دلیل که نوشتن آنها محبورتان می کند اهدافتان را تصویرسازی (تجسم) کنید. و دوم به این دلیل که عمل نوشتن آنها، تعهدی نسبت به آنها در شما ایجاد میکند. فقط 5 % از جمعیت جهان واقعاً برای نوشتن اهداف و آرزوهایشان وقت می گذارند. شاید به همین خاطر است که افراد کمی هستند که واقعاً در زندگیشان موفق باشند و همان زندگی را داشته باشند، که آرزوی داشتنش را دارند.

    نوشتن اهداف، خط سیر شما را به سمت موفقیت ایجاد می کند. با اینکه فقط عمل نوشتن اهداف می تواند پروسه را به حرکت بیندازد، اما این هم اهمیت دارد که هر از گاهی اهدافتان را مرور کنید. یادتان باشد، هرچه تمرکز بیشتری روی اهدافتان داشته باشید، احتمال بیشتری هست که به آنها دست پیدا کنید.

در زیر به چهار قانون نوشتن اهداف اشاره می کنیم:

1- نوشتن اهداف به شکل مثبت

برای آنچه که می خواهید کار کنید نه آنچه که می خواهید از آن بگذرید. بخشی از علت اینکه چرا اهدافمان را می نویسیم این است که دستورالعمل هایی برای ذهن ناخودآگاهمان تنظیم کنیم. ذهن ناخودآگاه شما ابزاری بسیار کارامد است، نمی تواند خوب را از بد تشخیص دهد و قضاوت هم نمی کند. تنها عملکرد آن انجام دستورالعمل هایش است. هرچه دستورالعمل های شما مثبت تر باشد، نتیجه مثبت تری هم به دست می آورید.

همچنین مثبت فکر کردن در زندگی روزمره به شما در رشدتان بعنوان یک انسان کمک می کند. پس آنرا فقط محدود به تعیین هدف نکنید.

2- نوشتن اهداف با جزئیات کامل

     به جای اینکه فقط بنویسید "خانه نو"، بنویسید...

ادامه نوشته

اصول و اخلاق در کار

خواب حرفه ای

    می گویند وقتی انسان در حال غرق شدن است بخواب می رود، یعنی حس می کند که در حال شناست، اما خواب است و دارد غرق می شود!

   همین مورد را در هنگام رانندگی هم صادق است، می گویند آنهایی که در حال رانندگی خواب هستند فکر می کنند بیدارند و دارند با دقت رانندگی می کنند، اما خواب هستند و خواب بیداری می بینند!

    از وقتی این مطالب را شنیده ام بیشتر دقت می کنم و به محض اینکه کمی خواب به سراغم می آید ماشین را پارک می کنم و اصلا ریسک نمی کنم.

الان که دقت می کنم می بینم این حس در برخی موارد دیگر هم صادق است که موضوع این یادداشت است:

    یکی از آفت هایی که هر حرفه را تهدید می کند خواب حرفه ای است، خواب حرفه ای عبارت است از...

ادامه نوشته

نیروی هدف

قدرت فوق العاده هدف

    اگر تخته ای را روی زمین بگذاریم و از شما بخواهیم در ازای 20 هزار تومان روی آن راه بروید ، حتما این کار را انجام  خواهید داد، چون کار بسیار آسانی است. اما اگر همان تخته را به عنوان پلی میان دو ساختمان صد طبقه قرار دهیم  و بخواهیم که همان کار را در ازای 20 هزار تومان انجام دهید ، آیا این کار را انجام می دهید؟ واضح است که چنین کاری نمی کنید. زیرا دریافت آن 20 هزار تومان دیگر مطلوب یا حتی ممکن به نظر نمی آید.

   حالا اگر فرزندتان در ساختمان رو به رو  در آتش گرفتار شده باشد ، آیا برای نجات او از روی تخته عبور می کنید؟ بدون تردید این کار را انجام خواهید داد، چه 20 هزار تومان را بگیرید و چه نگیرید. چرا بار نخست گفتید به هیچ وجه از آن تخته میان دو آسمان خراش نمی گذرید و بار دوم اصلا تردید نکردید؟ خطر در هر دو شرایط یکسان است . پس چه چیزی در این میان تغییر کرده است؟ هدفتان تغییر کرده است. همانطور که می بینید وقتی دلیلی به اندازه کافی بزرگ داشته باشیم ، راه هر کاری را پیداخواهیم کرد.

                       
   پس این که خواستار موفقیت باشید کافی نیست . باید لایه های عمیق تر آن را بشکافید تا انگیزه اصلی خود را پیدا کرده و قدرت فوق العاده تان را فعال کنید .

.....یعنی همان نیروی هدف را....