یزید چگونه کشته شد



اسفناج :ضدپوکی
کنجد:ضد درد و التهاب
بادام:استحکام استخوان
تخم کتان:ضد تحلیل بافت ها
کلم بروکلی:تأمین کلسیم
....
من زندگی را دوست دارم
ولی از زندگی دوباره می ترسم!
دین را دوست دارم
ولی از کشیش ها می ترسم!
قانون را دوست دارم
ولی از پاسبان ها می ترسم!
عشق را دوست دارم
ولی از زن ها می ترسم!
کودکان را دوست دارم
ولی از آینه می ترسم!
سلام را دوست دارم
ولی از زبانم می ترسم!
من می ترسم ، پس هستم
این چنین می گذرد روز و روزگار من
من روز را دوست دارم
ولی از روزگار می ترسم
هروقت سیلی خوردی بگو یازهرا
هروقت دستتوبستندبگو یاعلی
هروقت بی یاورشدی بگو یاحسن
هروقت آب خوردی بگو یاحسین
امااگرتشنه شدی،آب نخوردی،دستتوبستند
بی یاورشدی،سیلی خوردی
بگو:امان ازدل زینب
مجازات دزدی چیست؟
بهلول گفت:
اگر دزد سرقت را شغل خود کرده باشد
دست او قطع می شود؛
اما اگر به خاطر گرسنگی باشد
باید دست حاکم قطع گردد.
یک گل و یک پروانه
اما چیزی که به دست آورد،
یک کاکتوس و یک کرم بود!..
غمگین شد؛
با خود اندیشید شاید خداوند من را دوست ندارد و
به من توجهی نمی کند؛
چند روز گذشت...
از آن کاکتوس پر ازخار گلی زیبا روییده شد و
آن کرم تبدیل به پروانه ای زیبا شده بود..
اگر چیزی از خدا خواستید و چیز دیگری دریافت کردید،
به او اعتماد کنید...
خارهای امروز گلهای فردایند.
ماکس جواب می دهد:«چرا از کشیش نمی پرسی؟»
جک نزد کشیش می رود و می پرسد:«جناب کشیش،می توانم وقتی در حال دعا کردن هستم،سیگار بکشم.»
کشیش پاسخ می دهد:«نه،پسرم،نمی شود.این بی ادبی به مذهب است.»
جک نتیجه را برای دوستش ماکس بازگو می کند.
ماکس می گوید:«تعجبی نداره.تو سوال را درست مطرح نکردی.بگذار من بپرسم.»
ماکس نزد کشیش می رود و می پرسد:«آیا وقتی در حال سیگار کشیدن هستم می توانم دعا کنم؟»
کشیش مشتاقانه پاسخ می دهد:«مطمئناً پسرم،مطمئناً.»
شرح حکایت
پاسخی که دریافت می کنید بستگی به پرسشی دارد که پرسیده اید.
برای مثال پاسخ به پرسش زیر،نظر شما چیست؟
می توانم وقتی در تعطیلات هستم روی این پروژه کار کنم؟
نیت های زیبا همراه کنید.
نیت های زیبا را
با کلمات دلنشین پیوند بزنید.
کلمات دلنشین را با احساس شعف ابراز کنید،
تا حضورتان طراوت را به هستی هدیه دهد.
روزتون بخیر.
اما،
اینکه روح تو پیر شود،بستگی به خودت دارد.
زندگی را ورق بزن
استکان چای را به سلامتی بنوش؛
مبادا !
مبادا زندگی را دست نخورده برای مرگ بزاری
پایان آدمیزاد نه از دست دادن معشوق است
نه رفتن یار
نه تنهایی
هیچکدام پایان آدمیزاد نیست
آدمی آن هنگام پیر می شود که دلش پیر شود.
2-بذر کتان؛اکسیر جوانی پوست
3-کلم قرمز؛ضد چین و چروک
4-کیوی؛میوه دوستدار لثه
5-برگه زرد آلو؛نگهبان رنگ پوست
6-مرکبات؛کپسول ضد پیری
7-آلو؛ضامن ناخن های سفت و محکم
8-سیر؛جوان کننده پوست
9-تمشک؛خداحافظی با ورم پوست
10-آووکادو؛میوه جوانی
11-غلات کامل؛پاک کننده پوست
12-سنبل هندی(سنبلاتی)؛مهار کننده استرس
13-انبه و هویج؛هدیه هایی برای پوست
14-شیر سویا؛برای داشتن ناخن های بلند
15-لبنیات کم چرب؛ناخن هایی که نمی شکند
اگه یه روزی فرزندی داشته باشم،بیشتر از هر اسباب بازی دیگه ای براش بادکنک
میخرم .
بازی با بادکنک خیلی چیزها رو به بچه یاد میده...
بهش یاد میده که
بایدبزرگ باشه اما سبک،تا بتونه بالاتر بره.
بهش یاد میده که
چیزای دوست داشتنی میتونن توی یه لحظه ،حتی بدون هیچ
دلیلی و بدون هیچ مقصری از بین برن. پس نباید زیاد بهشون وابسته بشه
و مهمتراز همه بهش یاد میده که
وقتی چیزی رو دوست داره،نباید اونقدر بهش نزدیک بشه و بهش
فشار بیاره که راه نفس کشیدنش رو ببنده،چون ممکنه برای همیشه از دستش بده.
و اینکه وقتی یه نفرو خیلی واسه خودت بزرگ کنی در آخر میترکه و تو
صورت خودد میخوره.
بَرگاهِ شعر
وَر باد نَدِه اِقَّدَه این زُلفِ چُلُفتَه
بِیزار که وَربَشنِ مُلِت یَخیده شُلُفتَهُ
این بی پیَری را که رَقیبوم شده اِمشو
زَنجیل مِزَنَم اِقَّه توفَرقِش که پَسُفتَه
هیشکه را نَمِلَّم که گَلِت بَن شَه عزیزوم
هر چی دِیَه از هرکه شِنُفتی گَفِ مُفتَه
جیرجیر مُکُنَه پیش تو مِثِّ بَچَه تِرناسک
اونوَخ تو خیالِت مِرَسَه خیلی کُلُفتَه
دِیشو که مَحَلِشّ نَمِذاشتی تو خَشوم شد
فهمید که بِساطِت دَر بَس دارَهو چُفتَه
این شَملَقِ شَخ شُل خودِشا مَسقَرَه کِردَه
سِف باش تا بفهمه کی زیر جُف پاشا رُفتَه
اِمرو دِیَه اوَبُردَه دُرُس بَرگاهِ شعرا
شعرش بیدون هر جا که فقط قافیه جُفتَه
جُف کِردنِ شعر مُد شده هر چند (جلالی)
همیشکه دِیَه مِثِّ تو اِیَچوّنی نگفته
چرچیل(نخست وزیر اسبق بریتانیا) روزی سوار تاکسی شده بود و به دفتر BBC برای
مصاحبه میرفت.
هنگامی که به آن جا رسید به راننده گفت آقا لطفاً نیم ساعت صبر کنید تا من
برگردم.
راننده گفت: “نه آقا! من می خواهم سریعاً به خانه بروم تا سخنرانی چرچیل را از
رادیو گوش دهم” .
چرچیل از علاقهی این فرد به خودش خوشحال و ذوقزده شد و یک اسکناس ده
پوندی به او داد.
راننده با دیدن اسکناس گفت: “گور بابای چرچیل! اگر بخواهید، تا فردا هم اینجا
منتظر میمانم!”
به ترتیب اولویت؛
اول سنگی
دوم سفالی
س وم ظروف مسی
چهارم ظروف بلورین
میوه ی درخت هالا

طالبی شاخ دار

ترکیل

کلم رومی

مُژکی

سیب آکی

آکبی

پیتایا،میوه ی اژدها

جک فروت

کارامبولا
میوه های عجیب و غریبی که تابحال ندیده اید.
ای پیامبر می خواهم به من زبان یکی از حیوانات را یاد بدهی،
سلیمان گفت:تحمل آن را نداری.
اما مرد اصرار کرد،سلیمان پرسید:
کدام زبان؟
جواب داد:زبان گربه ها!
سلیمان در گوش او دمید و عملا زبان گربه ها را به او آموخت....
روزی مرد دید، دو گربه باهم سخن می گفتند...
تصمیم بگیرید که چه می خواهید بعد روی آن تمرکز کنید.
این فرآیند خلقت است.از لحظه ای که شروع می کنیدبه درست فکر کردن،
چیزی وجود دارد که شما را هدایت می کند و جهت را نشان می دهد.
بخواهید بهترین باشید.با لذت زندگی کنید.هیچ چیز نمی تواند حق ویژه زندگی
شاد شما را انکار کند و هیچ چیز در آینده نمی تواند به غیر از لذت و شادی را برایتان
به ارمغان بیاورد.
یاد بگیرید فقط عالیترین ها و بهترین ها را در تجارب و امور روزمره پیدا کنید. آنها را
باور کنید،در موردشان فکر کنید بعد منتظر وقوع و تجلی آنها باشید.
راندا برنراز
️ سوئیفت چیست؟
سوئیفت ( SWIFT) که مخفف کلمات (Society for Worldwide Interbank Financial Telecommunication) همان جامعه جهانی ارتباطات مالی بین بانکی است که با تفاهم و توافق ۲۳۹ بانک از ۱۵ کشور اروپایی و آمریکای شمالی در ماه مه سال ۱۹۷۳ میلادی راه اندازی شد.
نخستین هدف سوئیفت جایگزینی...